نهر آب حیات و درخت حیات
۱آنگاه نهر آب حیات را به من نشان داد که همچون بلور شفاف بود و از تخت خدا و بره جاری میشد۲و از وسط میدان شهر میگذشت. در دو طرف نهر، درخت حیات بود که دوازده بارْ میوه میداد، یعنی هر ماه یک بار. و برگهای آن برای شفای قومها بود.۳و دیگر هیچ لعنتی وجود نخواهد داشت. تخت خدا و تخت بره در آن شهر خواهد بود و خادمانش او را خواهند پرستید.۴آنها روی او را خواهند دید و نام او بر پیشانی آنها خواهد بود.۵و دیگر شب وجود نخواهد داشت و آنها به نور چراغ یا خورشید نیازمند نخواهند بود، زیرا خداوندْ خدا به آنها روشنایی خواهد بخشید. و آنها تا ابد سلطنت خواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر