۱۳۹۲ آذر ۲۹, جمعه

لزوم استفاده از زبانِ قابل‌فهم در عبادت جمعی






لزوم استفاده از زبانِ قابل‌فهم در عبادت جمعی







۱طریق محبت را پیروی کنید و با اشتیاق تمام در پی تجلیات روح باشید، بخصوص اینکه نبوّت کنید.۲زیرا آن که به زبانِ غیر سخن می‌گوید، نه با انسانها بلکه با خدا سخن می‌گوید. زیرا هیچ‌کس سخنش را درک نمی‌کند؛ او به الهام روح، رازها را بیان می‌کند.۳امّا آن که نبوّت می‌کند، با انسانهای دیگر برای بنا، تشویق و تسلی‌شان سخن می‌گوید.۴آن که به زبانِ غیر سخن می‌گوید خود را بنا می‌کند، امّا آن که نبوّت می‌کند باعث بنای کلیسا می‌شود.۵آرزوی من این است که همۀ شما به زبانهای غیر سخن بگویید، امّا بیشتر می‌خواهم که نبوّت کنید. آن که نبوّت می‌کند، بزرگتر است از آن که به زبانهای غیر سخن می‌گوید، مگر اینکه ترجمه کند تا باعث بنای کلیسا شود.
۶حال ای برادران، اگر من نزد شما بیایم و به زبانهای غیر سخن بگویم، چه نفعی به شما خواهم رسانید، مگر اینکه مکاشفه یا معرفت یا نبوّت یا تعلیمی برایتان داشته باشم؟۷حتی در مورد سازهای بی‌جانی چون نی و چنگ نیز که نواهایی ایجاد می‌کنند، اگر به‌وضوح نواخته نشوند، چگونه می‌توان تشخیص داد که چه آهنگی نواخته می‌شود؟۸اگر شیپور آوای مشخص ندهد، چه کسی مهیای جنگ می‌شود؟۹در مورد شما نیز چنین است. اگر به زبان خود کلماتی مفهوم نگویید، چگونه می‌توان فهمید که چه می‌گویید؟ در آن صورت، بدین می‌ماند که با هوا سخن بگویید.۱۰بی‌شک در جهان انواع زبانها وجود دارد، امّا هیچیک بی‌معنی نیست.۱۱پس من اگر نتوانم معنی گفتار دیگری را بفهمم، نسبت به او بیگانه‌ام و او نیز نسبت به من.۱۲در مورد شما نیز چنین است. از آنجا که مشتاق تجلیات روح هستید، بکوشید که در بنای کلیسا ترقّی کنید.
۱۳از این‌رو، آن که به زبان غیر سخن می‌گوید باید دعا کند تا گفتار خود را ترجمه نماید.۱۴زیرا اگر من به زبانِ غیر دعا کنم، روحم دعا می‌کند، امّا عقلم بهره‌ای نمی‌برد.۱۵پس چه باید بکنم؟ با روح دعا خواهم کرد و با عقل نیز دعا خواهم کرد؛ با روح سرود خواهم خواند و با عقل نیز خواهم خواند.۱۶در غیر این صورت، اگر تو در روح به شکرگزاری مشغول باشی، چگونه کسی که زبانت را نمی‌فهمد به شکرگزاری تو آمین بگوید؟ چرا‌که نمی‌داند چه می‌گویی!۱۷زیرا تو براستی نیکو شکر می‌کنی، امّا شکر تو باعث بنای دیگری نمی‌شود.۱۸خدا را شکر می‌کنم که بیش از همۀ شما به زبانهای غیر سخن می‌گویم؛۱۹امّا در کلیسا ترجیح می‌دهم پنج کلمه با عقل خود سخن بگویم که دیگران را تعلیم داده باشم، تا اینکه هزاران کلمه به زبانهای غیر بگویم.
۲۰ای برادران، در درک و فهم کودک نباشید، بلکه در بدی کردن کودک باشید. برعکس، در درک و فهم بالغ باشید.۲۱در شریعت چنین نوشته شده است:
«خداوند چنین می‌گوید،
”به زبانهای غریب
و با لبهای بیگانگان
با این قوم سخن خواهم گفت.
با این همه به من گوش نخواهند گرفت.“‌»
۲۲پس زبانهای غیر، نشانه‌ای است نه در مورد ایمانداران بلکه در مورد بی‌ایمانان؛ امّا نبوّت نشانه‌ای در مورد ایمانداران است و نه بی‌ایمانان.۲۳بنابراین، اگر همۀ اعضای کلیسا گرد‌هم آیند و همه به زبانهای غیر سخن گویند، و در اینحین اشخاص ناآگاه یا بی‌ایمان به مجلس درآیند، آیا نخواهند گفت که شما دیوانه‌اید؟۲۴امّا اگر شخصی بی‌ایمان یا ناآگاه در حینی که همه نبوّت می‌کنند به مجلس درآید، از سوی همگان مجاب خواهد شد که گناهکار است، و مورد قضاوت همه قرار گرفته،۲۵رازهای دلش آشکار خواهد شد. آنگاه روی بر زمین نهاده، خدا را پرستش خواهد کرد و تصدیق خواهد نمود که: «براستی خدا در میان شماست.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر