۱۳۹۲ اسفند ۱۶, جمعه

خشم

مَتّی ۵:‏۲۵ و ۲۶ -‏ لوقا ۱۲:‏۵۸ و ۵۹

۲۱«شنیده‌اید که به پیشینیان گفته شده، ”قتل مکن، و هر‌که قتل کند، سزاوار محاکمه خواهد بود.“۲۲امّا من به شما می‌گویم، هر‌که بر برادر خود خشم گیرد، سزاوار محاکمه است؛ و هر‌که به برادر خود ”راقا“ گوید، سزاوار محاکمه در حضور شوراست؛ و هر‌که به برادر خود احمق گوید، سزاوار آتش جهنم بُوَد.۲۳پس اگر هنگام تقدیم هدیه‌ات بر مذبح، به‌یاد آوردی که برادرت از تو شکایتی دارد،۲۴هدیه‌ات را بر مذبح واگذار و نخست برو و با برادر خود آشتی کن و سپس بیا و هدیه‌ات را تقدیم نما.۲۵با شاکیِ خود که تو را به محکمه می‌برد، تا هنوز با وی در راه هستی، صلح کن، مبادا تو را به قاضی سپارد و قاضی تو را تحویل نگهبان دهد و به زندان افتی.۲۶آمین، به تو می‌گویم که تا ریال آخر را نپردازی، از زندان به‌در نخواهی آمد.

۱۳۹۲ بهمن ۲۱, دوشنبه

تحقق عهد عتیق

تحقق عهد عتیق

۱۷«گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های پیامبران را نسخ کنم؛ نیامده‌ام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمده‌ام تا تحققشان بخشم.۱۸زیرا آمین، به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزه‌ای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به‌انجام رسد.۱۹پس هر‌که یکی از کوچکترینِ این احکام را بشکند و به دیگران نیز چنین بیاموزد، در پادشاهیِ آسمان، کوچکترین به‌شمار خواهد آمد. امّا هر‌که این احکام را اجرا کند و آنها را به دیگران بیاموزد، او در پادشاهیِ آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.۲۰زیرا به شما می‌گویم، تا پارسایی شما برتر از پارسایی فَریسیان و علمای دین نباشد، هرگز به پادشاهی آسمان راه نخواهید یافت.

نور و نمک

نور و نمک

۱۳«شما نمک جهانید. امّا اگر نمک خاصیتش را از دست بدهد، چگونه می‌توان آن را باز نمکین ساخت؟ دیگر به کاری نمی‌آید جز آنکه بیرون ریخته شود و پایمالِ مردم گردد.
۱۴«شما نور جهانید. شهری را که بر فراز کوهی بنا شده، نتوان پنهان کرد.۱۵هیچ‌کس چراغ را نمی‌افروزد تا آن را زیر کاسه‌ای بنهد، بلکه آن را بر چراغدان می‌گذارد تا نورش بر همۀ آنان که در خانه‌اند، بتابد.۱۶پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند.

۱۳۹۲ بهمن ۱۸, جمعه

موعظه بر فراز کوه

موعظه بر فراز کوه

مَتّی ۵:‏۳-‏۱۲ -‏ لوقا ۶:‏۲۰-‏۲۳

۱چون عیسی آن جماعتها را دید، به کوهی برآمد و بنشست. آنگاه شاگردانش نزد او آمدند۲و او به تعلیم دادنشان آغاز کرد و گفت:
۳«خوشابه‌حال فقیرانِ در روح،
زیرا پادشاهی آسمان از آن ایشان است.
۴خوشابه‌حال ماتمیان،
زیرا آنان تسلی خواهند یافت.
۵خوشابه‌حال نرمخویان،
زیرا آنان زمین را به‌میراث خواهند برد.
۶خوشابه‌حال گرسنگان و تشنگان عدالت،
زیرا آنان سیر خواهند شد.
۷خوشابه‌حال رحیمان،
زیرا بر آنان رحم خواهد شد.
۸خوشابه‌حال پاکدلان،
زیرا آنان خدا را خواهند دید.
۹خوشابه‌حال صلح‌جویان،
زیرا آنان فرزندان خدا خوانده خواهند شد.
۱۰خوشابه‌حال آنان که در راه پارسایی آزار می‌بینند،
زیرا پادشاهی آسمان از آنِ ایشان است.
۱۱«خوشابه‌حال شما، آنگاه که مردم به‌خاطر من، شما را دشنام دهند و آزار رسانند و هر سخن بدی به‌دروغ علیه‌تان بگویند.۱۲خوش باشید و شادی کنید زیرا پاداشتان در آسمان عظیم است. چرا‌که همینگونه پیامبرانی را که پیش از شما بودند، آزار رسانیدند. 

شفای بیماران

شفای بیماران

مَتّی ۴:‏۲۳-‏۲۵ -‏ مَرقُس ۱:‏۳۵-‏۳۹؛ لوقا ۴:‏۴۲-‏۴۴

۲۳بدینسان، عیسی در سرتاسر جلیل می‌گشت و در کنیسه‌های ایشان تعلیم می‌داد و بشارت پادشاهی را اعلام می‌کرد و هر درد و بیماری مردم را شفا می‌بخشید.۲۴پس آوازه‌اش در سرتاسر سوریه پیچید و مردم همۀ بیماران را که به انواع امراض و دردها دچار بودند، و نیز دیوزدگان و مصروعان و مفلوجان را نزدش می‌آوردند و آنان را شفا می‌بخشید.۲۵پس جماعتهایی بزرگ از جلیل و دِکاپولیس، اورشلیم و یهودیه و فراسوی اردن از پی او روانه شدند.

نخستین شاگردان عیسی

نخستین شاگردان عیسی

مَتّی ۴:‏۱۸-‏۲۲ -‏ مَرقُس ۱:‏۱۶-‏۲۰؛

لوقا ۵:‏۲-‏۱۱؛ یوحنا ۱:‏۳۵-‏۴۲

۱۸چون عیسی در کنار دریاچۀ جلیل راه می‌رفت، دو برادر را دید به نامهای شَمعون، ملقّب به پِطرُس، و آندریاس، که تور به دریا می‌افکندند، زیرا ماهیگیر بودند.۱۹به ایشان گفت: «از پی من آیید که شما را صیاد مردمان خواهم ساخت.»۲۰آنان بی‌درنگ تورهای خود را وانهادند و از پی او شتافتند.۲۱چون به راه خود ادامه داد، دو برادر دیگر یعنی یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا را دید که با پدرشان زِبِدی در قایق بودند و تورهای خود را آماده می‌کردند. آنان را نیز فراخواند؛۲۲ایشان بی‌درنگ قایق و پدر خود را ترک گفتند و از پی او روانه شدند.

۱۳۹۲ بهمن ۱۷, پنجشنبه

آغاز خدمت عیسی در جلیل

آغاز خدمت عیسی در جلیل

مَتّی ۴:‏۱۲-‏۱۷ -‏ مَرقُس ۱:‏۱۴ و ۱۵؛

 لوقا ۴:‏۱۴ و ۱۵؛ یوحنا ۴:‏۴۳-‏۴۵

۱۲چون عیسی شنید که یحیی گرفتار شده است، به جلیل بازگشت.۱۳سپس ناصره را ترک کرده، به کَفَرناحوم رفت و در آنجا اقامت گزید. کَفَرناحوم در کنار دریاچۀ جلیل و در نواحی زِبولون و نَفْتالی واقع بود.۱۴بدینسان کلام اِشَعْیای نبی به‌حقیقت پیوست که گفته بود:
۱۵«دیار زِبولون و نَفْتالی،
در کنار دریا، فراسوی اردن،
جلیلِ اجنبیان؛
۱۶مردمی که در تاریکی به‌سر می‌بردند،
نوری عظیم دیدند،
و بر آنان که در دیار سایۀ مرگ می‌زیستند،
روشنایی درخشید.»
۱۷از آن زمان عیسی به موعظۀ این پیام آغاز کرد که: «توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!» 

عیسی در بوتۀ آزمایش

عیسی در بوتۀ آزمایش

مَتّی ۴:‏۱-‏۱۱ -‏ مَرقُس ۱:‏۱۲ و ۱۳؛

لوقا ۴:‏۱-‏۱۳

۱آنگاه روح، عیسی را به بیابان هدایت کرد تا ابلیس وسوسه‌اش کند.۲او چهل شبانه‌روز را در روزه سپری کرد و پس از آن گرسنه شد.۳آنگاه وسوسه‌گر نزدش آمد و گفت: «اگر پسر خدایی، به این سنگها بگو نان شوند!»۴عیسی در پاسخ گفت: «نوشته شده است که:
«‌”انسان تنها به نان زنده نیست،
بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود.“»
۵سپس ابلیس او را به شهر مقدّس برد و بر فراز معبد قرار داد۶و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را به زیر افکن، زیرا نوشته شده است:
«‌”دربارۀ تو به فرشتگان خود فرمان خواهد داد
و آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت،
مبادا پایت به سنگی برخورَد.“»
۷عیسی به او پاسخ داد: «این نیز نوشته شده که،
«‌”خداوند خدای خود را میازما.“»
۸دیگربار ابلیس او را بر فراز کوهی بس بلند برد و همۀ حکومتهای جهان را با تمام شکوه و جلالشان به او نشان داد۹و گفت: «اگر در برابرم به خاک افتی و پرستشم کنی، اینهمه را به تو خواهم بخشید.»۱۰عیسی به او گفت: «دور شو ای شیطان! زیرا نوشته شده است:
«‌”خداوند، خدای خود را بپرست
و تنها او را خدمت کن.“»
۱۱آنگاه ابلیس او را رها کرد و فرشتگان آمده، خدمتش کردند. 

تعمید عیسی

تعمید عیسی

مَتّی ۳:‏۱۳-‏۱۷ -‏ مَرقُس ۱:‏۹-‏۱۱؛

لوقا ۳:‏۲۱ و ۲۲؛ یوحنا ۱:‏۳۱-‏۳۴

۱۳آنگاه عیسی از جلیل به رود اردن آمد تا از دست یحیی تعمید گیرد.۱۴ولی یحیی کوشید او را از این کار بازدارد و به او گفت: «مَنَم که باید از تو تعمید بگیرم، و حال تو نزد من می‌آیی؟»۱۵عیسی در پاسخ گفت: «بگذار اکنون چنین شود، زیرا شایسته است که ما پارسایی را به‌کمال تحقق بخشیم.» پس یحیی رضایت داد.۱۶چون عیسی تعمید یافت، بی‌درنگ از آب برآمد. همان‌دم آسمان گشوده شد و او روح خدا را دید که همچون کبوتری فرود آمد و بر وی قرار گرفت.۱۷سپس ندایی از آسمان دررسید که «این است پسر محبوبم که از او خشنودم.»



۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

یحیی، هموارکنندۀ راه مسیح

یحیی، هموارکنندۀ راه مسیح

مَتّی ۳:‏۱-‏۱۲ -‏ مَرقُس ۱:‏۳-‏۸؛ لوقا ۳:‏۲-‏۱۷

۱در آن روزها یحیای تعمیددهنده ظهور کرد. او در بیابان یهودیه موعظه می‌کرد و۲می‌گفت: «توبه کنید زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!»۳یحیی همان است که اِشَعْیای نبی درباره‌اش می‌گوید:
«ندای آن که در بیابان فریاد برمی‌آورد:
”راه را برای خداوند آماده کنید!
مسیر او را هموار سازید!“‌»
۴یحیی جامه از پشم شتر بر تن داشت و کمربندی چرمین بر کمر می‌بست، و خوراکش ملخ و عسل صحرایی بود.۵مردم از اورشلیم و سراسر یهودیه و از تمامی نواحی اطراف رود اردن نزد او می‌رفتند۶و به گناهان خود اعتراف کرده، در رود اردن از دست او تعمید می‌یافتند.
۷امّا یحیی چون بسیاری از فَریسیان و صَدّوقیان را دید که به آنجا که او تعمید می‌داد می‌آمدند، به آنان گفت: «ای افعی‌زادگان! چه کسی به شما هشدار داد تا از غضبی که در پیش است، بگریزید؟۸پس ثمری شایستۀ توبه بیاورید۹و با خود مگویید ”پدر ما ابراهیم است.“ زیرا به شما می‌گویم خدا قادر است از این سنگها فرزندان برای ابراهیم پدید آورد.۱۰هم‌اکنون تیشه بر ریشۀ درختان نهاده شده است. هر درختی که میوۀ خوب ندهد، بریده و در آتش افکنده خواهد شد.
۱۱«من شما را برای توبه، با آب تعمید می‌دهم؛ امّا آن که پس از من می‌آید تواناتر از من است و من حتی شایسته نیستم کفشهایش را پیش آورم. او شما را با روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد.۱۲او کج‌بیل خود را در دست دارد و خرمنگاه خود را پاک خواهد کرد و گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، امّا کاه را با آتشی خاموشی‌ناپذیر خواهد سوزانید.»

۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

بازگشت به ناصره

بازگشت به ناصره

۱۹پس از مرگ هیرودیس، فرشتۀ خداوند در مصر به خواب یوسف آمد۲۰و گفت: «برخیز، کودک و مادرش را برگیر و به سرزمین اسرائیل بازگرد، زیرا آنان که قصد جان کودک را داشتند، مرده‌اند.»۲۱پس یوسف برخاست، کودک و مادرش را برگرفت و به سرزمین اسرائیل بازگشت.۲۲امّا چون شنید آرخِلائوس به‌جای پدرش هیرودیس در یهودیه حکم می‌راند، ترسید به آنجا برود، و چون در خواب هشدار یافت، رو‌به سوی نواحی جلیل نهاد۲۳و در شهری به نام ناصره سکونت گزید. بدینترتیب، کلام انبیا به حقیقت پیوست که گفته بودند «ناصری» خوانده خواهد شد.

فرار به مصر

فرار به مصر

۱۳پس از رفتن مُغان، فرشتۀ خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و گفت: «برخیز، کودک و مادرش را برگیر و به مصر بگریز و در آنجا بمان تا به تو خبر دهم، زیرا هیرودیس در جستجوی کودک است تا او را بکشد.»۱۴پس یوسف شبانگاه برخاست، کودک و مادرش را برگرفت و رهسپار مصر شد،۱۵و تا زمان مرگ هیرودیس در آنجا ماند. بدینگونه، آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود تحقق یافت که «پسر خود را از مصر فراخواندم.»
۱۶چون هیرودیس دریافت که مُغان فریبش داده‌اند، سخت برآشفت و دستور داد تا در بیت‌لِحِم و اطراف آن همۀ پسران دو ساله و کمتر را، مطابق با زمانی که از مُغان تحقیق کرده بود، بکشند.۱۷آنگاه آنچه به زبان اِرِمیای نبی گفته شده بود، به حقیقت پیوست که:
۱۸«صدایی از رامه به گوش می‌رسد،
صدای شیون و زاری و ماتمی عظیم.
راحیل برای فرزندانش می‌گرید
و تسلی نمی‌یابد،
زیرا که دیگر نیستند.»

دیدار مُغان

۱چون عیسی در دوران سلطنت هیرودیسِ پادشاه، در بیت‌لِحِمِ یهودیه به دنیا آمد، چند مُغ از مشرق زمین به اورشلیم آمدند۲و پرسیدند: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستارۀ او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم.»۳چون این خبر به گوش هیرودیسِ پادشاه رسید، او و تمامی اورشلیم با وی مضطرب شدند.۴هیرودیس همۀ سران کاهنان و علمای دینِ قوم را فراخواند و از آنها پرسید: «مسیح کجا باید زاده شود؟»۵پاسخ دادند: «در بیت‌لِحِمِ یهودیه، زیرا نبی در این‌باره چنین نوشته است:
۶«‌”ای بیت‌لِحِم که در سرزمین یهودایی،
تو در میان فرمانروایان یهودا به هیچ‌روی کمترین نیستی،
زیرا از تو فرمانروایی ظهور خواهد کرد
که قوم من، اسرائیل، را شبانی خواهد نمود.“»
۷پس هیرودیس مُغان را در نهان نزد خود فراخواند و زمانِ دقیقِ ظهور ستاره را از ایشان جویا شد.۸سپس آنان را به بیت‌لِحِم روانه کرد و بدیشان گفت: «بروید و دربارۀ آن کودک به‌دقّت تحقیق کنید. چون او را یافتید، مرا نیز آگاه سازید تا آمده، سجده‌اش کنم.»۹مُغان پس از شنیدن سخنان پادشاه، روانه شدند و ستاره‌ای که در مشرق دیده بودند، پیشاپیش آنها می‌رفت تا سرانجام بر فراز مکانی که کودک بود، بازایستاد.۱۰ایشان با دیدن ستاره بسیار شاد شدند.۱۱چون به خانه درآمدند و کودک را با مادرش مریم دیدند، روی بر زمین نهاده، آن کودک را پرستش نمودند. سپس صندوقچه‌های خود را گشودند و هدیه‌هایی از طلا و کندر و مُر به وی پیشکش کردند.۱۲و چون در خواب هشدار یافتند که نزد هیرودیس بازنگردند، از راهی دیگر رهسپار دیار خود شدند.

۱۳۹۲ بهمن ۱۰, پنجشنبه

میلاد عیسی مسیح

میلاد عیسی مسیح

۱۸تولد عیسی مسیح اینچنین روی داد: مریم، مادر عیسی، نامزد یوسف بود. امّا پیش از آنکه به هم بپیوندند، معلوم شد که مریم از روح‌القدس آبستن است.۱۹از آنجا که شوهرش یوسف مردی پارسا بود و نمی‌خواست مریم رسوا شود، چنین اندیشید که بی‌هیاهو از او جدا شود.۲۰امّا همان زمان که این تصمیم را گرفت، فرشتۀ خداوند در خواب بر او ظاهر شد و گفت: «ای یوسف، پسر داوود، از گرفتن زن خود مریم مترس، زیرا آنچه در بطن وی جای گرفته، از روح‌القدس است.۲۱او پسری به دنیا خواهد آورد که تو باید او را عیسی بنامی، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.»۲۲اینهمه رخ داد تا آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود، به حقیقت پیوندد که:
۲۳«باکره‌ای آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد
و او را عِمانوئیل خواهند نامید،»
که به‌معنی «خدا با ما» است.۲۴چون یوسف از خواب بیدار شد، آنچه فرشتۀ خداوند به او فرمان داده بود، انجام داد و زن خود را گرفت.۲۵امّا با او همبستر نشد تا او پسر خود را به دنیا آورد؛ و یوسف او را عیسی نامید.

میلاد عیسی مسیح

میلاد عیسی مسیح

۱۸تولد عیسی مسیح اینچنین روی داد: مریم، مادر عیسی، نامزد یوسف بود. امّا پیش از آنکه به هم بپیوندند، معلوم شد که مریم از روح‌القدس آبستن است.۱۹از آنجا که شوهرش یوسف مردی پارسا بود و نمی‌خواست مریم رسوا شود، چنین اندیشید که بی‌هیاهو از او جدا شود.۲۰امّا همان زمان که این تصمیم را گرفت، فرشتۀ خداوند در خواب بر او ظاهر شد و گفت: «ای یوسف، پسر داوود، از گرفتن زن خود مریم مترس، زیرا آنچه در بطن وی جای گرفته، از روح‌القدس است.۲۱او پسری به دنیا خواهد آورد که تو باید او را عیسی بنامی، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.»۲۲اینهمه رخ داد تا آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود، به حقیقت پیوندد که:
۲۳«باکره‌ای آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد
و او را عِمانوئیل خواهند نامید،»
که به‌معنی «خدا با ما» است.۲۴چون یوسف از خواب بیدار شد، آنچه فرشتۀ خداوند به او فرمان داده بود، انجام داد و زن خود را گرفت.۲۵امّا با او همبستر نشد تا او پسر خود را به دنیا آورد؛ و یوسف او را عیسی نامید.

۱شجره‌نامۀ عیسی مسیح، پسر داوود، پسر ابراهیم:

۱شجره‌نامۀ عیسی مسیح، پسر داوود، پسر ابراهیم:
۲ابراهیم پدر اسحاق، اسحاق پدر یعقوب و
یعقوب پدر یهودا و برادرانش بود.
۳یهودا پدر فارِص و زارَح بود
و مادرشان تامار نام داشت.
فارِص پدر حِصْرون و حِصْرون پدر رام،
۴رام پدر عَمیناداب، عَمیناداب پدر نَحْشون و
نَحْشون پدر سَلمون بود.
۵سَلمون پدر بوعَز بود. مادر بوعَز راحاب نام داشت.
بوعَز پدر عوبید بود و مادر عوبید روت نام داشت.
عوبید پدر یِسای بود.
۶یِسای پدر داوود پادشاه،
و داوود پدر سلیمان بود.
مادر سلیمان پیشتر زن اوریا بود.
۷سلیمان پدر رِحُبعام، و رِحُبعام پدر اَبیّا، و اَبیّا پدر آسا بود.
۸آسا پدر یِهوشافاط،
یِهوشافاط پدر یورام، و یورام پدر عُزیا بود.
۹عُزیا پدر یوتام، یوتام پدر آحاز، و آحاز پدر حِزِقیا بود.
۱۰حِزِقیا پدر مَنَسی، مَنَسی پدر آمون، و آمون پدر یوشیا بود.
۱۱یوشیا پدر یِکُنیا و برادرانش بود.
در این زمان یهودیان به بابِل تبعید شدند.
۱۲پس از تبعید یهودیان به بابِل:
یِکُنیا پدر شِئَلْتی‌ئیل و شِئَلْتی‌ئیل پدر زِروبابِل بود.
۱۳زِروبابِل پدر اَبیهود، اَبیهود پدر ایلیاقیم،
و ایلیاقیم پدر عازور بود.
۱۴عازور پدر صادوق، صادوق پدر یاکیم،
و یاکیم پدر اِلیهود بود.
۱۵اِلیهود پدر ایلعازَر، ایلعازَر پدر مَتان،
و مَتان پدر یعقوب بود.
۱۶یعقوب پدر یوسف همسر مریم بود،
که عیسی ملقّب به مسیح از او به دنیا آمد.
۱۷بدین قرار، از ابراهیم تا داوود بر روی هم چهارده نسل و از داوود تا زمان تبعید یهودیان به بابِل، چهارده نسل، و از زمان تبعید تا مسیح چهارده نسل بودند.

۱۳۹۲ بهمن ۵, شنبه


فیلیپیان باب ۳ آیه ۱۶ تا ۱۷


 فیلیپیان باب ۳ آیه ۱۶ تا ۱۷ 
   ۱۶ در هر حال ما باید مطابق حقایقی که کسب کرده ایم زندگی کنیم. ۱۷ ای برادران ، همه شما از من سرمشق بگیرید و به کسانی که از نمونه ما پیروی می کنند نگاه کنید.

فیلیپیان باب ۲ آیه ۲

   فیلیپیان باب ۲ آیه ۲ 
   ۲ پس تقاضا می کنم خوشی مرا به کمال رسانید و با هم توافق فکری ، محبت دو جانبه و هدف مشترک داشته باشید.

۱۳۹۲ بهمن ۴, جمعه


فیلیپیان باب ۱ آیه ۲۷


فیلیپیان باب ۱ آیه ۲۷ 
   ۲۷ به هر حال ، طوری زندگی کنید که رفتار شما شایستۀ انجیل مسیح باشد و من چه بیایم و شما را ببینم و چه نیایم ، مایلم در بارۀ شما بشنوم که در یگانگی روح پا برجا هستید و با همآ هنگی پیوسته دست به دست یکدیگر داده به خاطر ایمان انجیل تلاش می کنید.

غلاطیان باب ۳ آیه ۲۸

 غلاطیان باب ۳ آیه ۲۸ 
   ۲۸ پس دیگر هیچ تفاوتی میان یهودی و غیر یهودی ، برده و آزاد ، مرد و زن وجود ندارد ، زیرا همۀ شما در اتحاد با مسیح عیسی یک هستید

۱۳۹۲ دی ۲۶, پنجشنبه



نیکی کردن به همه

نیکی کردن به همه

۱ای برادران، اگر کسی به گناهی گرفتار شود، شما که روحانی هستید او را با ملایمت به راه راست بازگردانید. در عین‌حال، بهوش باش که خود نیز در وسوسه نیفتی.۲بارهای سنگین یکدیگر را حمل کنید که اینگونه شریعت مسیح را به‌جا خواهید آورد.۳زیرا اگر کسی خویشتن را فرد برجسته‌ای پندارد، در حالی‌که بواقع کسی نباشد، خود را فریب می‌دهد.۴هر‌کس باید اعمال خود را بیازماید. در آن‌صورت فخر او به خودش خواهد بود، بی‌آنکه خود را با دیگران مقایسه کند.۵زیرا هر‌کس بار خود را خواهد بُرد.
۶هر‌که از کلام آموزش می‌بیند، باید آموزگار خود را در هر‌چیز نیکو سهیم سازد.
۷فریب نخورید: خدا را استهزا نتوان کرد. انسان هرچه بکارد، همان را خواهد دروید.۸کسی که برای نفس خود می‌کارد، از نفسْ تباهی درو خواهد کرد؛ امّا کسی که برای روح می‌کارد، از روحْ حیات جاویدان خواهد دروید.۹لذا از انجام کار نیک خسته نشویم، زیرا اگر دست از کار برنداریم، در زمان مناسب محصول را درو خواهیم کرد.۱۰پس تا فرصت داریم به همه نیکی کنیم، به‌ویژه به اهل بیت ایمان.

زندگی در روح

زندگی در روح

۱۶امّا می‌گویم به روح رفتار کنید که تمایلات نفس را به‌جا نخواهید آورد.۱۷زیرا تمایلات نفس برخلاف روح است و تمایلات روح برخلاف نفس؛ و این دو برضد هم‌اند، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانید هرآنچه را که می‌خواهید، به‌جا آورید.۱۸امّا اگر عنان هدایتتان به‌دست روح باشد، دیگر زیر شریعت نخواهید بود.
۱۹اعمال نفس روشن است: بی‌عفتی، ناپاکی، و هرزگی؛۲۰بت‌پرستی و جادوگری؛ دشمنی، ستیزه‌جویی، رشک، خشم؛ جاه‌طلبی، نفاق، دسته‌بندی،۲۱حسد؛ مستی، عیاشی و مانند اینها. چنانکه پیشتر به شما هشدار دادم، باز می‌گویم که کنندگان چنین کارها پادشاهی خدا را به‌میراث نخواهند برد.
۲۲امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری،۲۳فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست.۲۴آنان که به مسیحْ عیسی تعلّق دارند، نفس را با همۀ هوسها و تمایلاتش بر صلیب کشیده‌اند.۲۵اگر به روح زیست می‌کنیم، به روح نیز رفتار کنیم.۲۶خودپسند نباشیم و از به‌خشم آوردن یکدیگر و حسادت نسبت به هم دست بداریم.


۱۳۹۲ دی ۲۴, سه‌شنبه

آزادی در مسیح

آزادی در مسیح

۱مسیح ما را آزاد کرد تا آزاد باشیم. پس استوار بایستید و خود را بار دیگر گرفتار یوغ بندگی مسازید.
۲آنچه می‌گویم آویزۀ گوش کنید! من، پولُس، به شما می‌گویم که اگر ختنه شوید، مسیح برایتان هیچ سودی نخواهد داشت.۳یک بار دیگر به هر‌کسی که ختنه شود اعلام می‌کنم که موظّف به نگاه داشتن تمام شریعت خواهد بود.۴شما که می‌کوشید با اجرای شریعت پارسا شمرده شوید، از مسیح بیگانه شده و از فیض به‌دور افتاده‌اید.۵زیرا در روح و از راه ایمان است که ما مشتاقانه انتظار آن پارسایی را می‌کشیم که در امیدش به‌سر می‌بریم.۶زیرا در مسیحْ عیسی نه ختنه اهمیّتی دارد نه ختنه‌ناشدگی، بلکه مهم ایمانی است که از راه محبت عمل می‌کند.
۷خوب می‌دویدید. چه کسی سدّ راهتان شد تا حقیقت را پیروی نکنید؟۸اینگونه انگیزش، از او که شما را فرامی‌خواند، نیست.۹«اندکی خمیرمایه، موجب وَر‌آمدن تمام خمیر می‌شود.»۱۰در خداوند یقین دارم که عقیدۀ دیگری نخواهید داشت. امّا آن که شما را مشوش می‌سازد، هر‌که باشد، به‌سزای عملش خواهد رسید.۱۱ای برادران، اگر من هنوز ختنه را موعظه می‌کردم، چرا دیگر آزار می‌دیدم؟ زیرا در آن صورت، ناخوشایندی صلیب از میان می‌رفت.۱۲و امّا در خصوص آنان که شما را مشوش می‌سازند، کاش‌که کار را تمام می‌کردند و خود را یکباره از مردی می‌انداختند!
۱۳ای برادران، شما به آزادی فراخوانده شده‌اید، امّا آزادی خود را فرصتی برای ارضای نفس مسازید، بلکه با محبت، یکدیگر را خدمت کنید.۱۴زیرا تمام شریعت در یک حکم خلاصه می‌شود و آن اینکه «همسایه‌ات را همچون خویشتن محبت نما.»۱۵ولی اگر به گزیدن و دریدن یکدیگر ادامه دهید، مواظب باشید که به‌دست یکدیگر از میان نروید.

هاجر و سارا

هاجر و سارا

۲۱شما که می‌خواهید زیر شریعت باشید، مرا بگویید، آیا از آنچه شریعت می‌گوید آگاه نیستید؟۲۲زیرا نوشته شده که ابراهیم دو پسر داشت، یکی از کنیزی و دیگری از زنی آزاد.۲۳پسر کنیز به‌شیوۀ معمولِ انسانی تولد یافت؛ امّا تولد پسرِ زنِ آزاد، حاصل وعده بود.
۲۴این را می‌توان تمثیل‌وار تلقی کرد. این دو زن، به دو عهد اشاره دارند. یکی از کوه سیناست، که فرزندانی برای بندگی می‌زاید: او هاجر است.۲۵هاجر سیناست، که کوهی است در عربستان، و بر شهر اورشلیم کنونی انطباق دارد، زیرا با فرزندانش در بندگی به‌سر می‌بَرد.۲۶امّا اورشلیمِ بالا آزاد است، که مادر همۀ ماست.۲۷چرا‌که نوشته شده است:
«شاد باش، ای نازا،
ای که فرزندان نمی‌زایی؛
فریاد کن و بانگ شادی برآور،
ای که درد زایمان نکشیده‌ای؛
زیرا فرزندان زن بی‌کس
از فرزندان زن شوهردار بیشترند.»
۲۸امّا شما ای برادران، همچون اسحاق فرزندان وعده‌اید.۲۹در آن زمان، پسری که به‌شیوۀ معمولِ انسانی زاده شد، او را که به‌مدد روح به دنیا آمد آزار می‌داد. امروز نیز چنین است.۳۰امّا کتاب چه می‌گوید؟ «کنیز و پسرش را بیرون کن، زیرا پسر کنیز هرگز با پسر زن آزاد وارث نخواهد شد.»۳۱پس ای برادران، ما فرزندان کنیز نیستیم، بلکه از زن آزادیم.

نگرانی پولُس برای غَلاطیان

نگرانی پولُس برای غَلاطیان

۸پیش از این، زمانی که خدا را نمی‌شناختید، چیزهایی را بندگی می‌کردید که در حقیقت خدا نیستند.۹امّا اکنون که خدا را می‌شناسید، یا بهتر بگویم، خدا شما را می‌شناسد، چگونه است که دیگربار به‌سوی آن اصول سست و فرومایه بازمی‌گردید؟ آیا می‌خواهید آنها را از سر نو بندگی کنید؟۱۰روزها و ماهها و فصلها و سالها را نگاه می‌دارید!۱۱می‌ترسم رنجهایی که برایتان کشیدم به هدر رفته باشد.
۱۲ای برادران، از شما تمنا دارم که همچون من بشوید، زیرا من نیز همانند شما شده‌ام. در حقّم هیچ بدی نکردید.۱۳چنانکه می‌دانید، نخستین بار، بیماری جسمی‌ام سبب شد که بشارت انجیل را به شما برسانم.۱۴امّا هرچند وضع جسمی من برای شما آزمایشی بود، لیکن به من به‌دیدۀ تحقیر یا با کراهت نگاه نکردید. برعکس، چنان مرا به‌گرمی پذیرا شدید که گویی فرشته‌ای از جانب خدا و یا خودِ مسیحْ عیسی بودم.۱۵پس کجاست آن شور و شعف شما؟ می‌توانم شهادت بدهم که اگر می‌توانستید، حتی چشمان خود را بیرون آورده به من می‌دادید.۱۶آیا اکنون چون حقیقت را به شما می‌گویم دشمنتان شده‌ام؟
۱۷آن اشخاص برای شما غیرت دارند، امّا نه با قصد نیکو. آنان می‌خواهند شما را از ما جدا کنند تا برای خودشان غیرت داشته باشید.۱۸غیرت‌داشتن نیکوست، به‌شرطی که با قصد نیکو باشد و همیشگی، نه فقط زمانی که من با شما هستم.۱۹فرزندان عزیزم، که برایتان باز دردِ زایمان دارم تا مسیح در شما شکل بگیرد،۲۰کاش هم‌اکنون نزدتان بودم تا لحن خود را تغییر می‌دادم، زیرا از شما در شگفتم.

۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه

فرزندان خدا

فرزندان خدا

۲۶زیرا در مسیحْ عیسی، شما همه به‌واسطۀ ایمان، پسران خدایید.۲۷چرا‌که همگی شما که در مسیح تعمید یافتید، مسیح را در‌بر کردید.۲۸دیگر نه یهودی معنی دارد نه یونانی، نه غلام نه آزاد، نه مرد نه زن، زیرا شما همگی در مسیحْ عیسی یکی هستید.۲۹و حال اگر شما از آنِ مسیح هستید، پس نسل ابراهیم‌اید و بنا‌بر وعده، وارثان نیز هستید.


۱باری سخن من این است: تا زمانی که وارث صغیر است، با غلام فرقی ندارد، هرچند مالک همه‌چیز باشد.۲و تا زمانی که پدرش تعیین کرده است زیر دست قیّمان و وکلاست.۳در مورد ما نیز به همینگونه است: تا زمانی که ما صغیر بودیم، در بندگی اصول ابتدایی دنیا به‌سر می‌بردیم.۴امّا چون زمان مقرر به‌کمال فرارسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زنی زاده شد و زیر شریعت به‌دنیا آمد،۵تا آنان را که زیر شریعت بودند بازخرید کند، و تا مقام پسرخواندگی را به‌دست آوریم.۶پس چون پسرانید، خدا روح پسر خود را در دلهای ما فرستاده است که ندا درمی‌دهد «اَبّا، پدر.»۷بدینسان، دیگر غلام نیستی، بلکه پسری؛ و چون پسری، خدا تو را وارث نیز گردانیده است.

شریعت و وعدۀ خدا

شریعت و وعدۀ خدا

۱۵ای برادران، بگذارید از زندگی روزمره مثالی بیاورم. هیچ‌کس نمی‌تواند حتی عهدی بشری را که رسمیت یافته باشد، لغو کند یا چیزی بدان بیفزاید.۱۶حال، وعده‌ها به ابراهیم و به نسل او داده شد. نمی‌گوید «و به نسلها،» چنانکه گویی دربارۀ بسیاری باشد، بلکه می‌گوید به «نسل تو،» که مقصود یک تن یعنی مسیح است.۱۷سخن من این است: شریعتی که چهارصد و سی سال بعد آمد، عهدی را که خدا پیشتر بسته بود لغو نمی‌کرد، به‌گونه‌ای که وعده باطل گردد.۱۸زیرا اگر میراث بر شریعت استوار باشد، دیگر بر وعده استوار نیست؛ امّا خدا آن را از راه وعده به ابراهیم عطا فرمود.
۱۹پس مقصود از شریعت چه بود؟ شریعت به‌سبب نافرمانیها افزوده شد، آن هم تنها تا زمانی که آن «نسل» که وعده به او اشاره داشت، بیاید. شریعت به‌وسیلۀ فرشتگان و به‌دست واسطه‌ای مقرر گردید.۲۰امّا هر واسطه‌ای تنها نمایندۀ یک طرف نیست، حال‌آنکه خدا یکی است.
۲۱پس آیا شریعت برخلاف وعده‌های خداست؟ به‌هیچ‌روی! زیرا اگر شریعتی داده شده بود که می‌توانست حیات ببخشد، در آن صورت به‌یقین پارسایی نیز از راه شریعت فراهم می‌آمد.۲۲امّا کتاب اعلام داشت که همه در بند گناه اسیرند، تا آنچه وعده داده شده بود بر پایۀ ایمان به عیسی مسیح به ایمانداران عطا شود.
۲۳ما پیش از آمدن ایمان، تحت مراقبت شریعت به‌سر می‌بردیم و تا ظهور ایمان در بند نگاه داشته می‌شدیم.۲۴پس شریعت به تربیت ما گماشته شد تا زمانی که مسیح بیاید و به‌وسیلۀ ایمان پارسا شمرده شویم.۲۵امّا اکنون که ایمان آمده، دیگر زیر دستِ آن گماشته نیستیم.

ایمان یا اعمال شریعت؟

ایمان یا اعمال شریعت؟

۱ای غَلاطیان نادان، چه کسی شما را افسون کرده است؟ زیرا در برابر چشمان خود شما عیسی مسیح به‌روشنی چون کسی که بر صلیب شد، ترسیم گردید.۲فقط می‌خواهم این را بدانم: آیا روح را با انجام اعمال شریعت یافتید یا با ایمان به آنچه شنیدید؟۳آیا تا این حد نادانید که با روح آغاز کردید و اکنون می‌خواهید با تلاش انسانی به مقصد برسید؟۴آیا همۀ آن چیزها بیهوده بر شما گذشته است؟ مگر اینکه براستی بیهوده بوده باشد!۵آیا خدا از آن جهت روح را به شما عطا می‌کند و معجزات در میان شما ظاهر می‌سازد که اعمال شریعت را به‌جا می‌آورید، یا از آن‌رو که به آنچه شنیدید ایمان دارید؟۶چنانکه ابراهیم «به خدا ایمان آورد و این برای او پارسایی شمرده شد.»۷پس می‌بینید کسانی فرزند ابراهیم‌اند که به ایمان تکیه دارند.۸و کتاب چون پیشتر دید که خدا غیریهودیان را بر پایۀ ایمان پارسا خواهد شمرد، از این‌رو، پیشاپیش به ابراهیم بشارت داد که «تمام قومها به‌واسطۀ تو برکت خواهند یافت.»۹پس آنها که به ایمان اتکا دارند، با ابراهیمِ ایماندار برکت می‌یابند.
۱۰زیرا آنان که بر انجام اعمال شریعت تکیه دارند، همگی دچار لعنت‌اند، چرا‌که آمده است: «ملعون باد هر‌که به تمام آنچه در کتاب شریعت نوشته شده عمل نکند.»۱۱واضح است که هیچ‌کس به‌واسطۀ شریعت نزد خدا پارسا شمرده نمی‌شود، زیرا «پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»۱۲امّا شریعت بر ایمان متکی نیست، بلکه «کسی که اینها را به‌عمل آوَرَد، به‌واسطۀ آنها حیات خواهد داشت.»۱۳مسیح به‌جای ما لعن شد و اینگونه ما را از لعنت شریعت بازخرید کرد، زیرا نوشته شده که «هر‌که به دار آویخته شود ملعون است.»۱۴او چنین کرد تا برکت ابراهیم در مسیحْ عیسی نصیب غیریهودیان گردد، و تا ما آن روح را که وعده داده شده بود، از راه ایمان دریافت کنیم.

مخالفت پولُس با پِطرُس

مخالفت پولُس با پِطرُس

۱۱امّا چون پِطرُس به اَنطاکیه آمد، با او رویاروی مخالفت کردم، چه آشکارا تقصیرکار بود.۱۲زیرا پیش از آنکه کسانی از جانب یعقوب درآیند، با غیریهودیان همسفره می‌شد، امّا همین که آنها آمدند، پا پس کشید و خود را جدا کرد، چرا‌که از اهل ختنه بیم داشت.۱۳سایر یهودیان نیز در این ریاکاری به او پیوستند، به‌گونه‌ای که حتی برنابا نیز در ریاکاری آنان گرفتار آمد.
۱۴امّا من چون دیدم آنان در راستای حقیقتِ انجیل استوار گام نمی‌زنند، در حضور همه پِطرُس را گفتم: «اگر تو، با اینکه یهودی هستی، همچون غیریهودیان زندگی می‌کنی نه چون یهودیان، چگونه است که غیریهودیان را وامی‌داری که از رسوم یهودیان پیروی کنند؟»
۱۵ما که یهودی‌زاده‌ایم و نه به‌اصطلاح «غیریهودی گناهکار»،۱۶می‌دانیم که انسان نه با اعمال شریعت، بلکه با ایمان به عیسی مسیح پارسا شمرده می‌شود. پس ما خود نیز به مسیحْ عیسی ایمان آوردیم تا با ایمان به مسیح پارسا شمرده شویم و نه با اعمال شریعت، زیرا هیچ بشری از راه انجام اعمال شریعت پارسا شمرده نمی‌شود.
۱۷امّا اگر در حالی که در پی پارسا شمرده شدن به‌واسطۀ مسیح هستیم، معلوم شود که گناهکاریم، آیا این بدان معنی است که مسیح مشوّق گناه است؟ به‌هیچ‌روی!۱۸زیرا اگر آنچه را که خود ویران کردم از نو بنا کنم، در آن صورت نشان می‌دهم که به شریعت نافرمانم.۱۹زیرا من به‌واسطۀ خودِ شریعت، نسبت به شریعت مُردم تا برای خدا زیست کنم.۲۰با مسیح بر صلیب شده‌ام، و دیگر من نیستم که زندگی می‌کنم، بلکه مسیح است که در من زندگی می‌کند؛ و این زندگی که اکنون در جسم می‌کنم، با ایمان به پسر خداست که مرا محبت کرد و جان خود را به‌خاطر من داد.۲۱فیض خدا را باطل نمی‌شمارم، زیرا اگر پارسایی از راه شریعت به‌دست می‌آمد، پس مسیح بیهوده مرد.

۱۳۹۲ دی ۲۲, یکشنبه

پذیرفته‌شدن پولُس از جانب سایر رسولان

پذیرفته‌شدن پولُس از جانب سایر رسولان

۱پس از چهارده سال، دیگربار همراه برنابا به اورشلیم رفتم و تیتوس را نیز با خود بردم.۲امّا اینبار، رفتنم در نتیجۀ دریافت مکاشفه‌ای بود. در آنجا انجیلی را که در میان غیریهودیان موعظه می‌کنم بدیشان عرضه داشتم؛ البته در خلوت، و نیز تنها به رهبران سرشناس، مبادا بیهوده بدوم یا دویده باشم.۳امّا حتی همسفرم تیتوس، با اینکه یونانی بود، مجبور نشد ختنه شود.۴این بدان سبب پیش آمد که بعضی از برادرانِ دروغین، مخفیانه در جمع ما رخنه کرده بودند تا آن آزادی را که در مسیحْ عیسی داریم جاسوسی کنند و ما را به‌بندگی بکشانند.۵ولی ما دمی هم تسلیم آنها نشدیم تا حقیقت انجیل نزد شما ثابت بماند.
۶امّا آن رهبران سرشناس چیزی بر پیام من نیفزودند - آنان هر‌که بودند مرا تفاوتی نمی‌کند، زیرا خدا بر صورت ظاهر قضاوت نمی‌کند -۷بلکه به‌عکس، ایشان دریافتند که وظیفۀ رسانیدن انجیل به غیریهودیان به من سپرده شده است، همانگونه که وظیفۀ رسانیدن انجیل به یهودیان به پِطرُس سپرده شده بود.۸زیرا همان خدایی که از طریق پِطرُس چونان رسولِ یهودیان عمل کرد، از طریق من نیز چون رسولِ غیریهودیان عمل نمود.۹پس چون یعقوب و پِطرُس و یوحنا که مشهور به ارکان بودند فیضی را که نصیب من شده بود مشاهده کردند، به من و برنابا دست رفاقت دادند و توافق شد که ما نزد غیریهودیان برویم و آنان نزد یهودیان.۱۰فقط خواستند که فقرا را به‌یاد داشته باشیم، که البته این بواقع کاری بود که من خود نیز مشتاق انجامش بودم.

منشأ الهی رسالت پولُس

منشأ الهی رسالت پولُس

۱۱ای برادران، می‌خواهم بدانید انجیلی که من بدان بشارت دادم، ساخته و پرداختۀ بشر نیست،۱۲زیرا من آن را از انسان نیافتم، و کسی نیز آن را به من نیاموخت؛ بلکه آن را از طریق مکاشفۀ عیسی مسیح دریافت کردم.
۱۳شما وصف زندگی گذشتۀ مرا در دین یهود شنیده‌اید، که چه بسیار کلیسای خدا را آزار می‌رسانیدم و آن را ویران می‌کردم.۱۴و در یهودیگری از بسیاری از هَمسالانِ قوم خود پیشی گرفته و در اجرای سنّتهای پدران، بی‌نهایت غیور بودم.۱۵امّا چون خشنودی او که مرا از بطن مادرم وقف کار خود کرد و به‌واسطۀ فیض خود مرا فراخواند در این بود۱۶که پسر خود را در من آشکار سازد تا بدو در میان غیریهودیان بشارت دهم، در آن زمان با جسم و خون مشورت نکردم،۱۷و به اورشلیم نیز، نزد آنان که پیش از من رسول بودند، نرفتم؛ بلکه راهی عربستان شدم و سپس به دمشق بازگشتم.
۱۸آنگاه پس از سه سال، به اورشلیم رفتم تا کیفا را دیدار کنم، و پانزده روز نزد او ماندم.۱۹امّا از سایر رسولان، به‌جز یعقوب، برادر خداوند، کسی دیگر را ندیدم.۲۰در حضور خدا به شما اطمینان می‌دهم که آنچه می‌نویسم دروغ نیست.۲۱پس از آن، به نواحی سوریه و کیلیکیه رفتم.۲۲در آن زمان هنوز کلیساهای یهودیه که در مسیح هستند، مرا به چهره نمی‌شناختند.۲۳آنها فقط شنیده بودند، «آن مردی که پیشتر آزار بر ما روا می‌داشت، اکنون به همان ایمان بشارت می‌دهد که در گذشته به نابودی آن کمر بسته بود.»۲۴و آنان به‌خاطر من خدا را تمجید می‌کردند.

انجیلی دیگر نیست

انجیلی دیگر نیست

۶در شگفتم که شما بدین زودی از آن که شما را به‌واسطۀ فیض مسیح فراخوانده است رویگردان شده، به‌سوی انجیلی دیگر می‌روید.۷البته انجیلی دیگر وجود ندارد، امّا کسانی هستند که فکر شما را مغشوش می‌سازند و بر‌آنند که انجیل مسیح را تحریف کنند.۸امّا حتی اگر ما یا فرشته‌ای از آسمان، انجیلی غیر از آنچه ما به شما بشارت دادیم موعظه کند، ملعون باد!۹چنانکه پیشتر گفتیم، اکنون باز می‌گویم: اگر کسی انجیلی غیر از آنچه پذیرفتید به شما موعظه کند، ملعون باد!
۱۰آیا تأیید مردم را می‌خواهم یا تأیید خدا را؟ آیا می‌کوشم مردم را خشنود سازم؟ اگر همچنان در پی خشنودی مردم بودم، خادم مسیح نمی‌بودم.

۱۳۹۲ دی ۲۱, شنبه

ایمان و اعمال

ایمان و اعمال

۱۴برادرانِ من، چه سود اگر کسی ادعا کند ایمان دارد، امّا عمل نداشته باشد؟ آیا چنین ایمانی می‌تواند او را نجات بخشد؟۱۵اگر برادر یا خواهری نیازمند پوشاک و خوراک روزانه باشد۱۶و کسی از شما بدیشان گوید: «بروید به‌سلامت، و گرم و سیر شوید،» امّا برای رفع نیازهای جسمی ایشان کاری انجام ندهد، چه سود؟۱۷پس ایمان به‌تنهایی و بدون عمل، مرده است.
۱۸کسی خواهد گفت: «تو ایمان داری و من اعمال دارم!» ایمانت را بدون اعمال به من بنما و من ایمانم را با اعمالم به تو خواهم نمود.۱۹تو ایمان داری که خدا یکی است. نیکو می‌کنی! حتی دیوها نیز اینگونه ایمان دارند و از ترس به خود می‌لرزند!
۲۰ای نادان، می‌خواهی بدانی چرا ایمان بدون عمل بی‌ثمر است؟۲۱مگر اعمال جَد ما ابراهیم نبود که پارسایی او را ثابت کرد، آنگاه که پسر خود اسحاق را بر مذبح تقدیم نمود؟۲۲می‌بینی که ایمان و اعمال او با هم عمل می‌کردند، و ایمان او با اعمالش کامل شد.۲۳و آن نوشته تحقق یافت که می‌گوید: «ابراهیم به خدا ایمان آورد و این برای او پارسایی شمرده شد،» و او دوست خدا خوانده شد.۲۴پس می‌بینید با اعمال است که پارسایی انسان ثابت می‌شود، نه با ایمانِ تنها.
۲۵همچنین مگر اعمال راحابِ روسپی نبود که پارسایی او را ثابت کرد، آنگاه که به فرستادگان پناه داد و ایشان را از راهی دیگر روانه کرد؟۲۶بله، همانگونه که بدن بدون روح مرده است، ایمان نیز بدون عمل مرده است.

پرهیز از تبعیض

پرهیز از تبعیض

۱برادران من، ایمانِ شما به عیسی مسیح، خداوند پرجلالمان، با تبعیض همراه نباشد.۲اگر کسی با انگشتریِ زرین و جامه فاخر به مجلس شما درآید و فقیری نیز با جامۀ ژنده وارد شود،۳و شما به آن که جامۀ فاخر در‌بر دارد توجه خاص نشان دهید و به او بگویید: «در این جای نیکو بنشین،» امّا فقیر را بگویید: «همان جا بایست!» و یا: «اینجا پیش پاهای من بر زمین بنشین،»۴آیا در میان خود تبعیض قائل نشده و با اندیشۀ بد قضاوت نکرده‌اید؟
۵برادران عزیز، گوش فرادهید! مگر خدا فقیران این جهان را برنگزیده تا در ایمان دولتمند باشند و پادشاهی‌ای را به‌میراث یابند که او به دوستدارانِ خود وعده فرموده است؟۶امّا شما به فقیر بی‌حرمتی روا داشته‌اید. آیا دولتمندان نیستند که بر شما ستم روا می‌دارند و شما را به محکمه می‌کشند؟۷آیا ایشان نیستند که به آن نام شریف که بر شما نهاده شده، کفر می‌گویند؟
۸اگر براستی شریعت شاهانه را مطابق با این گفتۀ کتاب به‌جای آورید که می‌فرماید: «همسایه‌ات را همچون خویشتن محبت نما،» کارِ نیکو کرده‌اید.۹امّا اگر تبعیض قائل شوید، گناه کرده‌اید و شریعت، شما را چون افرادی قانون‌شکن، محکوم می‌کند.۱۰زیرا اگر کسی تمام شریعت را نگاه دارد امّا در یک مورد بلغزد، مجرم به شکستن تمام شریعت است.۱۱چه، او که گفت: «زنا مکن،» همچنین گفته است: «قتل مکن.» پس هرچند زنا نکنی، امّا اگر قتل کنی، شریعت را شکسته‌ای.
۱۲پس همچون کسانی سخن گویید و عمل کنید که می‌دانند بر پایۀ شریعتِ آزادی، بر آنها داوری خواهد شد،۱۳زیرا داوری الهی نسبت به آن که رحم نکرده باشد، بی‌رحم خواهد بود. امّا رحم بر داوری پیروز خواهد شد!

شنیدن و به‌جای آوردن

شنیدن و به‌جای آوردن

۱۹برادران عزیز من، توجه کنید: هر‌‌کس باید در شنیدنْ تند باشد، در سخن‌گفتنْ کُند و در خشمْ آهسته!۲۰زیرا خشمِ آدمی پارسایی مطلوب خدا را به‌بار نمی‌آورد.۲۱پس هرگونه پلیدی و هر فزونی بدخواهی را از خود دور کنید و با حلم، کلامی را که در شما نشانده شده و می‌تواند جانهای شما را نجات بخشد، بپذیرید.
۲۲بهجای‌آورندۀ کلام باشید، نه فقط شنوندۀ آن؛ خود را فریب مدهید!۲۳زیرا هر‌کس که کلام را می‌شنود امّا به آن عمل نمی‌کند، به کسی مانَد که در آینه به چهرۀ خود می‌نگرد۲۴و خود را در آن می‌بیند، امّا تا از برابر آن دور می‌شود، از یاد می‌برد که چگونه سیمایی داشته است.۲۵امّا آن که به شریعتِ کامل که شریعت آزادی است چشم دوخته، آن را از نظر دور نمی‌دارد، و شنوندۀ فراموشکار نیست بلکه بهجای‌آورنده است، او در عمل خویش خجسته خواهد بود.
۲۶آن که خود را دیندار بداند، امّا مهارِ زبان خود را نداشته باشد، خویشتن را می‌فریبد و دیانتش باطل است.۲۷دینداریِ پاک و بی‌لکه در نظر پدرِ ما خدا، آن است که یتیمان و بیوه‌زنان را به‌وقت مصیبت دستگیری کنیم و خود را از آلایش این دنیا دور بداریم.

رشد در بوتۀ آزمایش

رشد در بوتۀ آزمایش

۲ای برادرانِ من، هرگاه با آزمایشهای گوناگون روبه‌رو می‌شوید، آن را کمال شادی بینگارید!۳زیرا می‌دانید گذار ایمان شما از بوتۀ آزمایشها، پایداری به‌بار می‌آورد.۴امّا بگذارید پایداری کار خود را به‌کمال رساند تا بالغ و کامل شوید و چیزی کم نداشته باشید.۵اگر از شما کسی بی‌بهره از حکمت است، درخواست کند از خدایی که سخاوتمندانه و بدون ملامت به همه عطا می‌کند، و به وی عطا خواهد شد.۶امّا با ایمان درخواست کند و هیچ تردید به خود راه ندهد، زیرا کسی که تردید دارد، چون موج دریاست که با وزش باد به هر سو رانده می‌شود.۷چنین‌کس نپندارد که از خداوند چیزی خواهد یافت،۸زیرا شخصی است دودل و در تمامی رفتار خویش ناپایدار.
۹برادرِ حقیر به منزلت والای خود فخر کند،۱۰امّا ثروتمند به حقارت خود، زیرا همچون گُلِ صحرا درگذر است.۱۱همانگونه که خورشید با گرمای سوزان خود طلوع کرده، علف را می‌خشکاند و گُلَش فرومی‌ریزد و زیبایی‌اش محو می‌شود، ثروتمند نیز در حین کسب و کار، پژمرده و محو خواهد شد.
۱۲خوشابهحال آن که در آزمایشها استقامت نشان می‌دهد، زیرا چون از بوتۀ آزمایش سربلند بیرون آید، تاج حیاتی را خواهد یافت که خدا به دوستداران خویش وعده فرموده است.
۱۳آن که وسوسه می‌شود، نگوید: «خداست که مرا وسوسه می‌کند،» زیرا خدا با هیچ بدی وسوسه نمی‌شود، و کسی را نیز وسوسه نمی‌کند.۱۴هنگامی که کسی وسوسه می‌شود، هوای نفْس خودِ اوست که او را می‌فریبد و به‌دام می‌افکند.۱۵هوای نفْس که آبستن شود، گناه می‌زاید و گناه نیز چون به‌ثمر رسد، مرگ به‌بار می‌آورد.
۱۶برادرانِ عزیز من، فریفته مشوید!۱۷هر بخشش نیکو و هر عطای کامل از بالاست، نازل شده از پدر نورهای آسمان که در او نه تغییری است و نه سایۀ ناشی از دگرگونی.۱۸او چنین اراده فرمود که ما را با کلام حق تولید کند تا همچون نوبرِ آفریده‌های او باشیم.

۱۳۹۲ دی ۲۰, جمعه

آخرین هشدارها

آخرین هشدارها

۱این سوّمین بار است که به دیدارتان می‌آیم. «هر سخنی با گواهیِ دو یا سه شاهد ثابت خواهد شد.»۲من در دیدار دوّم خود، کسانی را که در گذشته مرتکب گناه شده بودند، و نیز هر‌کس دیگر را هشدار دادم و اکنون نیز در غیاب خود باز هشدار می‌دهم که وقتی نزدتان بیایم، بر کسی آسان نخواهم گرفت.۳زیرا شما حجّت می‌خواهید بر اینکه مسیح در من سخن می‌گوید. او در قبال شما ضعیف نیست، بلکه در میان شما تواناست.۴زیرا هرچند در ضعف بر صلیب شد، امّا به قدرت خدا زیست می‌کند. به همینسان، ما نیز در او ضعیفیم، امّا با او در قبال شما به قدرت خدا زیست خواهیم کرد.
۵خود را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه. خود را محک بزنید. آیا درنمی‌یابید که عیسی مسیح در شماست؟ مگر‌آنکه در این آزمایش مردود بشوید!۶و امیدوارم پی ببرید که ما مردود نشده‌ایم.۷دعای ما به درگاه خدا این است که مرتکب خطایی نشوید؛ نه تا معلوم شود که ما از آزمایش سرافراز بیرون آمده‌ایم، بلکه تا شما آنچه را که درست است، انجام دهید، حتی اگر به نظر آید که ما مردود شده‌ایم.۸زیرا نمی‌توانیم هیچ عملی برخلاف حقیقت انجام دهیم، بلکه هرآنچه می‌کنیم برای حقیقت است.۹زیرا هرگاه ما ضعیف باشیم و شما قوی، موجب شادیمان خواهد بود، و دعای ما این است که شما احیا شوید.۱۰به همین‌خاطر، در غیابم این مطالب را به شما می‌نویسم تا وقتی نزدتان آمدم، مجبور نباشم از اقتدار خود با شدت‌عمل استفاده کنم، اقتداری که خداوند نه برای ویران کردن، بلکه برای بنا به من داده است.

نگرانی پولُس برای قُرِنتیان

نگرانی پولُس برای قُرِنتیان

۱۱همچون بی‌فهمان رفتار کرده‌ام! شما ناگزیرم کردید. می‌بایست مورد ستایشتان باشم، چرا‌که هرچند هیچم، امّا از آن «بزرگ‌رسولان» چیزی کم ندارم.۱۲نشانه‌های رسالت، در نهایت بردباری در میان شما به‌ظهور رسید، با آیات و عجایب و معجزات.۱۳در قیاس با سایر کلیساها، چه اجحافی در حق شما شد، جز‌اینکه هرگز باری بر دوشتان نبوده‌ام؟ برای این بدی که در حق شما کردم، مرا ببخشید!
۱۴اکنون آماده‌ام برای بار سوّم به دیدارتان بیایم، و باری بر دوشتان نخواهم بود. زیرا نه اموال شما، بلکه خودتان را می‌خواهم. چرا‌که فرزندان نیستند که باید برای والدین خود بیندوزند، بلکه والدین برای فرزندان خود می‌اندوزند.۱۵پس من با شادی بسیار هرچه دارم در راه جانهای شما خرج خواهم کرد و حتی جان خود را نیز دریغ نخواهم داشت. اگر من شما را بیشتر دوست می‌دارم، آیا شما باید مرا کمتر دوست بدارید؟
۱۶امّا حتی اگر بپذیرید که خود بر دوش شما باری نبوده‌ام، لابد می‌گویید چون شخصی مکّار هستم، باید به‌نحوی از شما بهره‌برداری کرده باشم.۱۷آیا به‌واسطۀ آنان که نزدتان فرستادم از شما سوءاستفاده کردم؟۱۸من تیتوس را بر‌آن داشتم که نزد شما بیاید و برادرمان را نیز همراهش فرستادم. آیا تیتوس از شما سوءاستفاده کرد؟ آیا ما نیز به همین شیوه رفتار نکردیم و همین رَویّه را در پیش نگرفتیم؟
۱۹آیا تا اینجا بر این تصور بوده‌اید که می‌کوشیم در برابر شما از خود دفاع کنیم؟ ما در حضور خدا و همچون کسانی سخن می‌گوییم که در مسیح‌اند، و هرآنچه می‌کنیم، ای عزیزان، برای بنای شماست.۲۰زیرا بیم آن دارم که نزدتان بیایم و شما را آنگونه که انتظار دارم، نبینم، و شما نیز مرا چنان که انتظار دارید، نبینید. بیم آن دارم که در میان شما جدال، حسد، خشم، خودخواهی، افترا، غیبت، غرور و بی‌نظمی ببینم.۲۱و نیز بیم آن دارم که چون نزد شما آیم، خدا بار دیگر مرا در حضور شما فروتن سازد و من به‌خاطر برخی که در گذشته گناه کرده و از ناپاکی، بی‌عفتی و عیاشی خود توبه نکرده‌اند، اندوهگین شوم.

رؤیاهای پولُس و خار جسم او

رؤیاهای پولُس و خار جسم او

۱می‌باید که فخر کنم؛ هرچند سودی از آن حاصل نمی‌شود، ادامه می‌دهم و به رؤیاها و مکاشفات خداوند می‌پردازم.۲شخصی را که در مسیح است، می‌شناسم که چهارده سال پیش به آسمان سوّم ربوده شد. نمی‌دانم با بدن به آسمان رفت یا بیرون از بدن، خدا می‌داند.۳و می‌دانم که به فردوسْ بالا برده شد - با بدن یا بیرون از بدن، خدا می‌داند -۴و چیزهای وصف‌ناشدنی شنید، که سخن‌گفتن از آنها بر انسان جایز نیست.۵من به چنین شخصی فخر می‌کنم. امّا دربارۀ خود، جز به ضعفهایم فخر نخواهم کرد.۶حتی اگر بخواهم فخر کنم، بی‌فهم نخواهم بود، زیرا حقیقت را بیان می‌کنم. امّا از این کار می‌پرهیزم تا کسی مرا چیزی بیش از آنچه در من می‌بیند و از من می‌شنود، نپندارد.
۷امّا برای اینکه عظمت بی‌اندازۀ این مکاشفات مغرورم نسازد، خاری در جسمم به من داده شد، یعنی عامل شیطان، تا آزارم دهد و مرا از غرور بازدارد.۸سه بار از خداوند تمنا کردم آن را از من برگیرد،۹امّا مرا گفت: «فیض من تو را کافی است، زیرا قدرت من در ضعف به‌کمال می‌رسد.» پس با شادی هرچه بیشتر به ضعفهایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من قرار گیرد.۱۰از همین‌رو، در ضعفها، دشنامها، سختیها، آزارها و مشکلات، به‌خاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم.

فخر پولُس به رنجهای خود

فخر پولُس به رنجهای خود

۱۶باز می‌گویم: کسی مرا بی‌فهم نپندارد. امّا اگر چنین می‌کنید، دست‌کم مرا چون شخصی بی‌فهم بپذیرید، تا بتوانم اندکی فخر کنم.۱۷وقتی اینچنین با اطمینان از فخر خود می‌گویم، نه از جانب خداوند، بلکه از سَرِ بی‌فهمی است.۱۸از آنجا که بسیاری به طریق دنیایی فخر می‌کنند، من نیز فخر خواهم کرد.۱۹زیرا شما بی‌فهمان را شادمانه تحمل می‌کنید، چرا‌که خود البته بس فهیم هستید!۲۰حقیقت این است که شما حتی کسانی را که شما را بندۀ خود می‌سازند، یا از شما بهره می‌کشند، یا شما را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند، یا بر شما ریاست می‌کنند، یا به صورتتان سیلی می‌زنند، بخوبی تحمل می‌کنید.۲۱با کمال شرمندگی باید اقرار کنم که ما ضعیفتر از آن بوده‌ایم که قادر به چنین کارهایی باشیم!
اگر کسی به خود اجازه می‌دهد به چیزی فخر کند - باز هم همچون بی‌فهمان سخن می‌گویم - من نیز به خود اجازه می‌دهم به آن فخر کنم.۲۲آیا عبرانی‌اند؟ من نیز هستم! آیا اسرائیلی‌اند؟ من نیز هستم! آیا از نسل ابراهیم‌اند؟ من نیز هستم!۲۳آیا خادم مسیح‌اند؟ چون دیوانگان سخن می‌گویم - من بیشتر هستم! از همه سخت‌تر کار کرده‌ام، به دفعات بیشتر به زندان افتاده‌ام، بیش از همه تازیانه خورده‌ام، بارها و بارها با خطر مرگ روبه‌رو شده‌ام.۲۴پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم.۲۵سه بار چوبم زدند، یک بار سنگسار شدم، سه بار کشتی سفرم غرق شد، یک شبانه‌روز را در دریا سپری کردم.۲۶همواره در سفر بوده‌ام و خطر از هر‌سو تهدیدم کرده است: خطرِ گذر از رودخانه‌ها، خطرِ راهزنان؛ خطر از سوی قوم خود، خطر از سوی اجنبیان؛ خطر در شهر، خطر در بیابان، خطر در دریا؛ خطر از سوی برادران دروغین.۲۷سخت کار کرده و محنت کشیده‌ام، بارها بی‌خوابی بر خود هموار کرده‌ام؛ گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده‌ام، بارها بی‌غذا مانده‌ام و سرما و عریانی به خود دیده‌ام.۲۸افزون‌بر همۀ اینها، بارِ نگرانی برای همۀ کلیساهاست که هر‌روزه بر دوشم سنگینی می‌کند.۲۹کیست که ضعیف شود و من ضعیف نشوم؟ کیست که بلغزد و من نسوزم؟
۳۰اگر می‌باید فخر کنم، به چیزهایی فخر خواهم کرد که ضعف مرا نشان می‌دهد.۳۱خدا، پدر خداوندْ عیسی، که او را جاودانه سپاس باد، می‌داند که دروغ نمی‌گویم.۳۲در دمشق، حاکمِ منصوبِ شاهْ حارِث، نگهبانانی بر شهر گماشت تا گرفتارم کنند.۳۳امّا مرا در زنبیلی، از پنجره‌ای که بر حصار شهر بود، پایین فرستادند و اینگونه از چنگش گریختم.

پولُس و رسولان دروغین

پولُس و رسولان دروغین

۱امیدوارم اندک حماقتی را در من تحمل کنید، و چنین نیز کرده‌اید!۲من غیرتی خدایی نسبت به شما دارم، زیرا شما را به یک شوهر، یعنی مسیح، نامزد ساختم، تا همچون باکره‌ای پاکدامن به او تقدیمتان کنم.۳امّا بیم دارم همانگونه که حوا فریب حیلۀ مار را خورد، فکر شما نیز از سرسپردگی صادقانه و خالصی که به مسیح دارید، منحرف شود.۴زیرا اگر کسی نزدتان بیاید و شما را به عیسای دیگری جز آن که ما به شما موعظه کردیم، موعظه کند، یا اگر روحی متفاوت با آن روح که دریافت کردید یا انجیلی غیر از آن انجیل که شنیدید به شما عرضه کند، به آسانی تحملش می‌کنید.۵امّا گمان نمی‌کنم من از آن «بزرگْ‌رسولان» چیزی کم داشته باشم.۶شاید سخنوری ماهر نباشم، امّا در معرفت چیزی کم ندارم؛ این را به‌کمال و از هر‌حیث به شما ثابت کرده‌ایم.
۷آیا گناه کردم که با بشارتِ رایگانِ انجیلِ خدا به شما، خود را پست ساختم تا شما سرافراز شوید؟۸من با پذیرفتن کمک مالی، کلیساهای دیگر را غارت کردم تا بتوانم شما را خدمت کنم.۹و در مدت اقامتم بین شما، هرگاه به چیزی نیاز داشتم، باری بر دوش کسی ننهادم، زیرا برادرانی که از مقدونیه آمدند احتیاجات مرا برآوردند. و من به هیچ‌روی باری بر دوشتان نبوده‌ام و از این پس نیز نخواهم بود.۱۰به آن راستی مسیح که در من است قسم، که هیچ‌کس در نواحی اَخائیه این فخر مرا از من نخواهد گرفت.۱۱آیا از آن‌رو چنین می‌گویم که دوستتان ندارم؟ خدا می‌داند که دوستتان دارم!۱۲و این رَویّۀ خود را ادامه خواهم داد تا فرصت را از فرصت‌طلبان بازستانم، از آنان که در صددند تا خود را در آنچه بدان فخر می‌کنند با ما برابر سازند.
۱۳زیرا چنین‌کسان، رسولان دروغین و کارگزارانی فریبکارند که خود را در سیمای رسولان مسیح ظاهر می‌سازند.۱۴و این عجیب نیست، زیرا شیطان نیز خود را به شکل فرشتۀ نور درمی‌آورد؛۱۵پس تعجبی ندارد که خادمانش نیز خود را به خادمان طریق پارسایی همانند سازند. سرانجامِ اینان فراخور کارهایشان خواهد بود.

۱۳۹۲ دی ۱۹, پنجشنبه

تشویق به سخاوت در هدیه دادن

تشویق به سخاوت در هدیه دادن

۶به‌یاد داشته باشید که هر‌که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید، و هر‌که فراوان بکارد، فراوان هم بر‌خواهد داشت.۷هر‌کس همان قدر بدهد که در دل قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد.۸و خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد تا در همه‌چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود و برای انجام هر کارِ نیکو، به‌فراوانی داشته باشید.۹چنانکه نوشته شده:
«او سخاوتمندانه بخشیده و به فقرا داده است،
پارسایی‌اش باقی می‌ماند، تا به ابد.»
۱۰و او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد، بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت.۱۱آنگاه از هر‌حیث دولتمند خواهید شد تا بتوانید در هر فرصتی سخاوتمند باشید، و این سخاوت شما به‌واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید.
۱۲انجام این خدمت، نه‌تنها نیازهای مقدّسان را برآورده می‌سازد، بلکه به‌صورت سپاسگزاریهای بسیار حتی به‌سوی خدا سَرریز می‌شود.۱۳و به‌خاطر مُهر تأییدی که این خدمت بر زندگی شما می‌زند، مردم خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است، و نیز برای سخاوتی که در کمک به آنها و به همه نشان می‌دهید، تمجید خواهند کرد.۱۴آنان به‌خاطر فیض عظیمی که خدا نصیبتان کرده، با علاقه و اشتیاق بسیار برای شما دعا خواهند کرد.۱۵سپاس بر خدا برای عطای وصف‌ناپذیرش!

دفاع پولُس از خدمتش

دفاع پولُس از خدمتش

۱من، پولُس، که در حضور شما «زبونم» امّا به‌دور از شما «جسور»، با حلم و نرمش مسیح از شما استدعا دارم۲که به‌هنگام آمدنم نزد شما ناگزیر نباشم با کسانی که می‌پندارند ما با میزانهای این دنیا زندگی می‌کنیم، با جسارت بسیار عمل کنم.۳زیرا هرچند در این دنیا به‌سر می‌بریم، امّا به روش دنیایی نمی‌جنگیم.۴چرا‌که اسلحۀ جنگ ما دنیایی نیست، بلکه به نیروی الهی قادر به انهدام دژهاست.۵ما استدلالها و هر ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند ویران می‌کنیم و هر اندیشه‌ای را به اطاعت از مسیح اسیر می‌سازیم.۶و در حالِ آماده‌باش هستیم، تا آنگاه که اطاعت خودِ شما کامل شود، هر نااطاعتی را به مجازات رسانیم.
۷شما تنها به ظواهر می‌نگرید. اگر کسی اطمینان دارد که از آنِ مسیح است، باید در نظر داشته باشد که ما نیز به همان اندازه از آنِ مسیحیم.۸زیرا سرافکنده نخواهم شد حتی اگر اندکی بیش از اندازه به اقتداری که خداوند نه برای ویرانی بلکه برای بنای شما به من داده است، فخر کنم.۹نمی‌خواهم چنین به نظر آید که می‌کوشم با نامه‌های خود شما را بترسانم،۱۰زیرا بعضی می‌گویند: «نامه‌های او وزین و قوی است، امّا حضورش ضعیف و بیانش رقّت‌انگیز.»۱۱آنان که چنین می‌گویند باید بدانند که هرآنچه در غیاب خود در نامه‌هامان می‌گوییم، همان را به‌هنگام حضور، به عمل خواهیم آورد.
۱۲ما جرأت نمی‌کنیم خود را از زمرۀ کسانی بشماریم یا با کسانی قیاس کنیم که خودستایند. چه نابخردانه است که آنان دربارۀ خویشتن با میزانهای خودشان قضاوت می‌کنند و خود را با خود می‌سنجند.۱۳ولی ما نه بیش از حدِ مجاز، بلکه در حدودی فخر می‌کنیم که خدا برایمان معین کرده است، حدودی که شما را نیز در‌بر می‌گیرد.۱۴ما از حدود خود پا فراتر نگذاشته‌ایم، چنانکه گویی هرگز نزد شما نیامده باشیم. زیرا نخستین کسانی بودیم که انجیل مسیح را به شما رساندیم.۱۵ما با فخر کردن به آنچه دیگران کرده‌اند، از حدود خود تجاوز نمی‌کنیم. امید ما این است که هرچه ایمان شما بیشتر رشد می‌کند، دامنۀ فعالیت ما در میان شما نیز گسترده‌تر شود،۱۶تا بتوانیم انجیل را در سرزمینهایی فراسوی شما بشارت دهیم. زیرا نمی‌خواهیم به کاری فخر کنیم که پیشتر، و آن هم در قلمرو شخصی دیگر انجام شده است.۱۷پس «هر‌که فخر می‌کند، به خداوند فخر کند.»۱۸زیرا نه آن که خودستایی کند، بلکه آن که خدا او را بستاید، پذیرفته می‌شود.

تشویق به سخاوت در هدیه دادن

تشویق به سخاوت در هدیه دادن

۶به‌یاد داشته باشید که هر‌که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید، و هر‌که فراوان بکارد، فراوان هم بر‌خواهد داشت.۷هر‌کس همان قدر بدهد که در دل قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد.۸و خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد تا در همه‌چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود و برای انجام هر کارِ نیکو، به‌فراوانی داشته باشید.۹چنانکه نوشته شده:
«او سخاوتمندانه بخشیده و به فقرا داده است،
پارسایی‌اش باقی می‌ماند، تا به ابد.»
۱۰و او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد، بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت.۱۱آنگاه از هر‌حیث دولتمند خواهید شد تا بتوانید در هر فرصتی سخاوتمند باشید، و این سخاوت شما به‌واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید.
۱۲انجام این خدمت، نه‌تنها نیازهای مقدّسان را برآورده می‌سازد، بلکه به‌صورت سپاسگزاریهای بسیار حتی به‌سوی خدا سَرریز می‌شود.۱۳و به‌خاطر مُهر تأییدی که این خدمت بر زندگی شما می‌زند، مردم خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است، و نیز برای سخاوتی که در کمک به آنها و به همه نشان می‌دهید، تمجید خواهند کرد.۱۴آنان به‌خاطر فیض عظیمی که خدا نصیبتان کرده، با علاقه و اشتیاق بسیار برای شما دعا خواهند کرد.۱۵سپاس بر خدا برای عطای وصف‌ناپذیرش!

گسیل داشتن تیتوس به قُرِنتُس

گسیل داشتن تیتوس به قُرِنتُس

۱۶خدا را شکر می‌کنم که در دل تیتوس نیز نهاده است که همچون من به فکر شما باشد.۱۷زیرا او نه‌تنها تقاضای ما را پذیرفت، بلکه خود با اشتیاقِ بسیار، برای آمدن نزد شما پیشقدم شد.۱۸و ما همراه او برادری را می‌فرستیم که همۀ کلیساها او را به‌خاطر خدمتش به انجیل می‌ستایند.۱۹بعلاوه، او از سوی کلیساها انتخاب شده تا در انجام این کار خیر که برای جلال خدا و نشان دادن خیرخواهیمان خدمت آن را بر عهده گرفته‌ایم، همسفر ما باشد.۲۰ما بسیار مراقبیم که خدمت ما در گردآوری این هدیۀ سخاوتمندانه مورد انتقاد کسی قرار نگیرد.۲۱زیرا می‌کوشیم نه‌تنها در نظر خداوند، بلکه در نظر مردم نیز آنچه صحیح است انجام دهیم.
۲۲همراه این افراد، برادر خود را نیز می‌فرستیم که بارها اشتیاقش از راههای گوناگون بر ما ثابت شده، و اکنون اشتیاق او به‌خاطر اطمینان بسیارش به شما حتی افزونتر نیز گردیده است.۲۳دربارۀ تیتوس باید بگویم که در خدمت به شما شریک و همکار من است؛ و دربارۀ برادرانمان نیز باید بگویم که فرستادگان کلیساها و جلال مسیح‌اند.۲۴پس محبت خود را در عمل به آنها ثابت کنید و نشان دهید که فخر ما به شما بی‌اساس نیست، تا همۀ کلیساها ببینند.

۹

۱نیازی نیست دربارۀ این خدمتِ به مقدّسان به شما بنویسم،۲زیرا از اشتیاقتان به یاری‌رساندن آگاهم و در این خصوص نزد ایمانداران مقدونیه به شما بالیده‌ام. بدیشان گفته‌ام که شما در ایالت اَخائیه از سال گذشته برای دادنِ هدیه آماده بوده‌اید. این شور و حرارت شما بیشترِ آنان را نیز به عمل برانگیخته است.۳امّا این برادران را می‌فرستم تا فخر ما به شما در این خصوص اشتباه از کار درنیاید، بلکه تا همانگونه که به ایشان گفته‌ام، آمادگی لازم را داشته باشید.۴زیرا اگر کسی از ایماندارانِ مقدونیه همراهم بیاید و دریابد که آماده نیستید، ما - و چقدر بیشتر خودتان - از اطمینانی که به شما داشته‌ایم، سرافکنده خواهیم شد.۵پس ضروری دانستم از برادران بخواهم که پیشاپیش به دیدارتان بیایند و تدارک هدیۀ سخاوتمندانه‌ای را که وعده داده بودید، به اتمام رسانند. آنگاه این هدیه، هدیه‌ای خواهد بود که نه با تنگ‌چشمی، بلکه با گشاده‌دستی داده شده است.

گردآوری هدایا

گردآوری هدایا

۱اکنون ای برادران، می‌خواهیم شما را از فیضی که خدا به کلیساهای مقدونیه عطا کرده است، آگاه سازیم.۲زیرا در همان‌حال که ایشان به‌سبب زحماتی توانفرسا، در بوتۀ آزمایش قرار داشتند، از شادی بی‌حد و فقر بسیارشان، سخاوتی بیکران جاری گشت.۳چرا‌که در حد توان خویش - و من شاهدم که حتی بیش از آن - خود پیشقدم شده،۴با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در این خدمتِ به مقدّسان سهیم باشند.۵ایشان حتی بسیار بیش از انتظار ما عمل کردند، زیرا نخست خویشتن را به خداوند تقدیم داشتند، و سپس به ما نیز، بر طبق ارادۀ خدا.۶به همین جهت، از تیتوس خواستیم همانگونه که خود پیشتر قدمهای آغازین را در تدارک این عمل سخاوتمندانۀ شما برداشته بود، اکنون نیز آن را به‌کمال رساند.۷پس چنان‌که در همه‌چیز ممتازید - در ایمان، در بیان، در معرفت، در شور و حرارت بسیار، و در محبتتان به ما - پس در این فیضِ بخشندگی نیز گوی سبقت را بربایید.
۸این را به شما حکم نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم.۹زیرا از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید که هرچند دولتمند بود، به‌خاطر شما فقیر شد تا شما در نتیجۀ فقر او دولتمند شوید.
۱۰پس نظر خود را در اینباره بیان می‌کنم، زیرا به‌سود شماست: سال گذشته، شما نه‌تنها در انجام این کار خیر، بلکه در اشتیاق به انجام آن نیز پیشقدم بودید.۱۱پس اکنون کار خود را به‌کمال رسانید، تا اشتیاقتان به این کار، انجام کامل آن را نیز، به فراخور توان مالی‌تان، در پی داشته باشد.۱۲زیرا اگر اشتیاق باشد، هدیۀ شخص مقبول می‌افتد، البته برحسب آنچه کسی دارد، نه آنچه ندارد.
۱۳زیرا خواست ما این نیست که دیگران در رفاه باشند و شما در فشار، بلکه خواهان برقراری مساواتیم،۱۴تا غنای شما در حال حاضر، کمبود آنان را برطرف کند، و روزی نیز غنای آنها کمبود شما را برطرف خواهد کرد. بدینسان مساوات برقرار خواهد شد،۱۵چنانکه نوشته شده است: «آن که زیاد گرد‌آورد، زیاده نداشت، و آن که کم گرد‌آورد، کم نداشت.»

۱۳۹۲ دی ۱۷, سه‌شنبه

شادمانی پولُس

شادمانی پولُس

۲ما را در دل خود جای دهید. در حق کسی بدی روا نداشته‌ایم، کسی را فاسد نساخته‌ایم و از کسی بهره‌جویی نکرده‌ایم.۳این را نمی‌گویم تا محکومتان کنم. پیشتر به شما گفتم که چنان در دل ما جای دارید که آماده‌ایم با شما بمیریم و با شما زیست کنیم.۴من می‌توانم بی‌پرده با شما سخن بگویم، و به شما بسی فخر می‌کنم. بسیار دلگرم شده‌ام، و به‌رغم همۀ سختیها، شادی مرا حد و مرزی نیست.
۵زیرا هنگامی که به مقدونیه رسیدیم، این تن ما آسایش نیافت، بلکه از هر‌سو در زحمت بودیم - در برون جدالها داشتیم، و در درون ترسها.۶امّا خدایی که افسردگان را دلگرمی می‌بخشد، با آمدن تیتوس ما را دلگرم ساخت.۷و ما نه‌تنها از آمدن او، بلکه به‌واسطۀ آن دلگرمی که از شما یافته بود، دلگرم شدیم. او از اشتیاق شما به دیدار من، و اندوه عمیقتان، و غیرتی که نسبت به من دارید، خبر آورد، که این بیش از پیش مرا شادمان ساخت.
۸زیرا هرچند با نامۀ خود اندوهگینتان ساختم، از کردۀ خود پشیمان نیستم. زیرا با آنکه تا حدی پشیمان بودم - چون می‌بینم نامه‌ام هرچند کوتاه‌زمانی، شما را اندوهگین ساخت -۹امّا اکنون شادمانم، نه از آن‌رو که اندوهگین شدید، بلکه چون اندوهتان به توبه انجامید. زیرا اندوه شما برای خدا بود، تا هیچ زیانی از ما به شما نرسد.۱۰چون اندوهی که برای خدا باشد، موجب توبه می‌شود، که به نجات می‌انجامد و پشیمانی ندارد. امّا اندوهی که برای دنیاست، مرگ به‌بار می‌آورد.۱۱ببینید اندوهی که برای خدا بود چه ثمراتی در شما پدید آورده است: چه شور و شوقی، چه اشتیاقی به اثبات بی‌گناهیتان، چه نارضایی و احساس خطری، چه دلتنگی، غیرت و مجازاتی. شما از هر‌حیث ثابت کردید که در آن قضیه بی‌تقصیر بوده‌اید.۱۲پس نامۀ من به شما به‌خاطر آن کس که بدی کرده و یا آن که به او بدی شده نبوده است، بلکه بدین منظور بوده که در حضور خدا ارادت شما به ما، بر خودتان آشکار شود.۱۳اینها همه موجب دلگرمی ما شده است.
افزون بر دلگرمی خودِ ما، دیدن شادی تیتوس نیز موجب شادی هرچه بیشتر ما شد، زیرا همگی شما جان او را تازه ساخته بودید.۱۴من نزد او به شما فخر کردم و شما مرا سرافکنده نساختید، بلکه همانگونه که هرآنچه به شما گفتیم درست بود، ثابت شد که فخر ما نزد تیتوس نیز بجا بوده است.۱۵هر‌بار که او اطاعت همگی شما را به‌یاد می‌آوَرَد و این را که چگونه با ترس و لرز او را پذیرفتید، دلبستگی‌اش به شما بیشتر می‌شود.۱۶شادمانم که در هر‌چیز به شما اطمینان دارم.