ناهمسویان
نخستین گروه مسیحیان از دیدگاه پاگانها (بتپرستان و کسانی که خدایان بیشمار را میپرستیدند) مورد دودلی بودند. فرنود این مسئله آن بود که آنان گمان میکردند مسیحیان برای برگزاری «جشنهای دوستی» و آدمخواری، نشستهای نهانی برپا میسازند. چرا که گوشت جانوران قربانی شده در پرستشگاه پاگانها (کافران بت پرست) را خریداری نکرده و همچنین در شادمانیهای همگانی ددمنشانه، انبازی نمیکردند. یهودیان و به ویژه آیینمداران یهودی، از ناهمسویان رده نخست مسیحیت و گسترش آن به شمار میرفتند. آیینمداران یهودی در بخش یهودیه و دیگر سرزمینهای یهودی نشین آن زمان تنها نیروهای آیینمند و پذیرفته شده سیاسی به شمار میآمدند. تعالیم مسیح و کارهای عملی او، در آغاز این دارندگان نیرو را شگفت زده مینمود. این آموزهها به طور کلی و ریشهای مذهب مورد قبول و پذیرفته شدهای را که سالها در میان مردم آن منطقه رواج داشت و از پایه پایه نیروی سیاسی آیینمداران به شمار میآمد، مورد تردید قرار میداد. به علاوه این آموزهها بسیاری از آیینها و قوانینی را که روحانیون یهودی تنها برای نگهداری و استوار کردن نیرو و همچنین درست انگاری نیاز به وجود خود با آیین یهودممزوج ساخته بودند را از ارزش سرنگون مینمود. نگرانیهایی که این مسائل در میان قدرتمندان یهود ایجاد مینمود، دست آویز آن شد که به رویارویی با این جنبش برخیزند. دولت حاکمه بر سرزمین در آن زمان،(که بدست امپراتور قیصر روم برگماشته میگردید)به خاطر مسائلی از قبیل نفوذ بیشتر در میان مردم، نگهبانی از یکپارچگی منطقه و جلوگیری از ایجاد آشوب و مسایلی از این دست، با روحانیون یهود که در میان مردم دارنده قدرت سیاسی و معنوی بودند؛ گونهای رابطه دو طرفه و همدلانه داشت. مأموران دولتی به خاطر حفظ مصالح امنیتی، با مشورت روحانیون هر چند وقت یکبار مسیحیان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند. بسیاری از مسیحیان شکنجه شده و مردند. اما به هر حال، علی رغم شکنجه و آزار فراوان، مسیحیت به گسترش خود ادامه داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر