۱۳۹۲ آبان ۲۴, جمعه

بلوا در تِسالونیکی






بلوا در تِسالونیکی






۱پولُس و سیلاس از آمْفیپولیس و آپولونیا گذشتند و به تِسالونیکی آمدند، که در آنجا یهودیان کنیسه داشتند.۲پولُس طبق عادت به کنیسه رفته، در سه شَبّات از کتب‌مقدّس با ایشان مباحثه می‌کرد۳و توضیح داده، برهان می‌آورد که ضروری بود مسیح رنج کشد و از مردگان برخیزد. او می‌گفت: «این عیسی که او را به شما اعلام می‌کنم، همان مسیح است.»۴برخی از ایشان و نیز شماری بسیار از یونانیانِ خداپرست و گروهی بزرگ از زنان سرشناس، مجاب شده، به پولُس و سیلاس پیوستند.
۵امّا یهودیان حسد ورزیدند و تنی‌چند از اوباش را از بازار گرد آورده، دسته‌ای به‌راه انداختند و در شهر بلوا به‌پا کردند. ایشان در جستجوی پولُس و سیلاس به خانۀ یاسون هجوم بردند تا آنان را به میان جماعت بیرون آورند.۶امّا چون ایشان را نیافتند، یاسون و برخی دیگر از برادران را نزد مقامات شهر کشاندند و فریاد برآوردند که «این مردان که همۀ دنیا را به آشوب کشیده‌اند، حال به اینجا آمده‌اند۷و یاسون ایشان را به خانۀ خود برده است. اینان همگی از فرمانهای قیصر سرپیچی می‌کنند و مدّعی آنند که شاه دیگری هست به نام عیسی.»۸چون مردم و مقامات شهر این را شنیدند، برآشفتند.۹سپس از یاسون و دیگران ضمانت گرفته، آزادشان کردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر