۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

مَثَل فَریسی و خراجگیر





مَثَل فَریسی و خراجگیر





۹آنگاه برای برخی که از پارسایی خویش مطمئن بودند و بر دیگران به دیدۀ تحقیر می‌نگریستند، این مَثَل را آورد:۱۰«دو تن برای عبادت به معبد رفتند، یکی فَریسی، دیگری خراجگیر.۱۱فَریسی ایستاد و با خود چنین دعا کرد: ”خدایا، تو را شکر می‌گویم که همچون دیگر مردمان دزد و بدکاره و زناکار نیستم، و نه مانند این خراجگیرم.۱۲دو بار در هفته روزه می‌گیرم و از هرچه به‌دست می‌آورم، ده‌یک می‌دهم.“۱۳امّا آن خراجگیر دور ایستاد و نخواست حتی چشمان خود را به‌سوی آسمان بلند کند، بلکه بر سینۀ خود می‌کوفت و می‌گفت: ”خدایا، بر منِ گناهکار رحم کن.“۱۴به شما می‌گویم که این مرد، و نه آن دیگر، پارسا شمرده شده به خانه رفت. زیرا هر‌که خود را برافرازد، خوار خواهد شد، و هر‌که خود را خوار سازد، سرافراز خواهد گردید.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر