۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

مَثَل ضیافت بزرگ





مَثَل ضیافت بزرگ





لوقا ۱۴:‏۱۶-‏۲۴ -‏ مشابه مَتّی ۲۲:‏۲-‏۱۴





۱۵چون یکی از میهمانان که با عیسی همسفره بود این را شنید، گفت: «خوشابهحال آن که در ضیافت پادشاهی خدا نان خورَد.»۱۶عیسی در پاسخ گفت: «شخصی ضیافتی بزرگ ترتیب داد و بسیاری را دعوت کرد.۱۷چون وقت شام فرارسید، خادمش را فرستاد تا دعوت‌شدگان را گوید، ”بیایید که همه‌چیز آماده است.“۱۸امّا آنها هر یک عذری آوردند. یکی گفت: ”مزرعه‌ای خریده‌ام که باید بروم آن را ببینم. تمنا اینکه معذورم بداری.“۱۹دیگری گفت: ”پنج جفت گاو خریده‌ام، و هم‌اکنون در راهم تا آنها را بیازمایم. تمنا دارم معذورم بداری.“۲۰سوّمی نیز گفت: ”تازه زن گرفته‌ام، و از این‌رو نمی‌توانم بیایم.“۲۱پس خادم بازگشت و سرور خود را آگاه ساخت. میزبان خشمگین شد و به خادم دستور داد به کوچه و بازار شهر بشتابد و فقیران و معلولان و کوران و لنگان را بیاورد.۲۲خادم گفت: ”سرور من، دستورت را انجام دادم، امّا هنوز جا هست.“۲۳پس آقایش گفت: ”به جاده‌ها و کوره‌راههای بیرونِ شهر برو و به‌اصرار مردم را به ضیافت من بیاور تا خانه‌ام پر شود.۲۴به شما می‌گویم که هیچ‌یک از دعوت شدگان، شام مرا نخواهند چشید.“‌»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر