تدهین عیسی بهدست زنی بدکاره
لوقا ۷:۳۷-۳۹ - مشابه مَتّی ۲۶:۶-۱۳؛
مَرقُس ۱۴:۳-۹؛ یوحنا ۱۲:۱-۸
لوقا ۷:۴۱ و ۴۲ - مشابه مَتّی ۱۸:۲۳-۳۴
۳۶روزی یکی از فَریسیان عیسی را بهصرف غذا دعوت کرد. پس به خانۀ آن فَریسی رفت و بر سفره نشست.۳۷در آن شهر، زنی بدکاره میزیست که چون شنید عیسی در خانۀ آن فَریسی میهمان است، ظرفی مرمرین، پر از عطر، با خود آورد۳۸و گریان پشت سر عیسی، کنارِ پاهای او ایستاد. آنگاه با قطرات اشک به شستن پاهای عیسی پرداخت و با گیسوانش آنها را خشک کرد. سپس پاهای او را بوسید و عطرآگین کرد.۳۹چون فَریسیِ میزبان این را دید، با خود گفت: «اگر این مرد براستی پیامبر بود، میدانست این زن که لمسش میکند کیست و چگونه زنی است - میدانست که بدکاره است.»۴۰عیسی به او گفت: «ای شَمعون، میخواهم چیزی به تو بگویم.» گفت: «بفرما، استاد!»۴۱عیسی گفت: «شخصی از دو تن طلب داشت: از یکی پانصد دینار، از دیگری پنجاه دینار.۴۲امّا چون چیزی نداشتند به او بدهند، بدهی هر دو را بخشید. حال به گمان تو کدامیک او را بیشتر دوست خواهد داشت؟»۴۳شَمعون پاسخ داد: «به گمانم آن که بدهی بیشتری داشت و بخشیده شد.» عیسی گفت: «درست گفتی.»۴۴آنگاه بهسوی آن زن اشاره کرد و به شَمعون گفت: «این زن را میبینی؟ به خانهات آمدم، و تو برای شستن پاهایم آب نیاوردی، امّا این زن با اشکهایش پاهای مرا شست و با گیسوانش خشک کرد!۴۵تو مرا نبوسیدی، امّا این زن از لحظۀ ورودم، دمی از بوسیدن پاهایم بازنایستاده است.۴۶تو بر سر من روغن نمالیدی، امّا او پاهایم را عطرآگین کرد.۴۷پس به تو میگویم، محبت بسیار او از آنروست که گناهان بسیارش آمرزیده شده است. امّا آن که کمتر آمرزیده شد، کمتر هم محبت میکند.»۴۸پس رو به آن زن کرد و گفت: «گناهانت آمرزیده شد!»۴۹میهمانان با یکدیگر گفتند: «این کیست که گناهان را نیز میآمرزد؟»۵۰عیسی به آن زن گفت: «ایمانت تو را نجات داده است، بهسلامت برو!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر