۱۳۹۲ آبان ۲, پنجشنبه

عیسی، تنها راه به‌سوی پدر





عیسی، تنها راه به‌سوی پدر






۱«دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید؛ به من نیز ایمان داشته باشید. ۲در خانۀ پدر من منزل بسیار است، وگرنه به شما می‌گفتم. می‌روم تا مکانی برای شما آماده کنم. ۳و آنگاه که رفتم و مکانی برای شما آماده کردم، باز می‌آیم و شما را نزد خود می‌برم، تا هر جا که من هستم شما نیز باشید. ۴جایی که من می‌روم راهش را می‌دانید.» ۵توما به او گفت: «ما حتی نمی‌دانیم به کجا می‌روی، پس چگونه می‌توانیم راه را بدانیم؟» ۶عیسی به او گفت: «من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچ‌کس جز به‌واسطۀ من، نزد پدر نمی‌آید. ۷اگر مرا می‌شناختید، پدر مرا نیز می‌شناختید؛ امّا پس از این او را می‌شناسید و او را دیده‌اید.» ۸فیلیپُس به او گفت: «سرور ما، پدر را به ما بنما، که همین ما را کافی است.» ۹عیسی به او گفت: «فیلیپُس، دیری است با شما هستم و هنوز مرا نشناخته‌ای؟ کسی که مرا دیده، پدر را دیده است؛ پس چگونه است که می‌گویی ”پدر را به ما بنما“؟ ۱۰آیا باور نداری که من در پدرم و پدر در من است؟ سخنانی که من به شما می‌گویم از خودم نیست، بلکه پدری که در من ساکن است، اوست که کارهای خود را به‌انجام می‌رساند. ۱۱این سخن مرا باور کنید که من در پدرم و پدر در من است؛ وگرنه به‌سبب آن کارها این را باور کنید.
۱۲«آمین، آمین، به شما می‌گویم، آن که به من ایمان داشته باشد، او نیز کارهایی را که من می‌کنم، خواهد کرد، و حتی کارهایی بزرگتر از آن خواهد کرد، زیرا که من نزد پدر می‌روم. ۱۳و هرآنچه به نام من درخواست کنید، من آن را انجام خواهم داد، تا پدر در پسر جلال یابد. ۱۴اگر چیزی به نام من از من بخواهید، آن را انجام خواهم داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر