۱۳۹۲ آبان ۷, سه‌شنبه

مرگ عیسی






مرگ عیسی






یوحنا ۱۹:‏۲۹ و ۳۰ -‏ مَتّی ۲۷:‏۴۸ و ۵۰؛

مَرقُس ۱۵:‏۳۶ و ۳۷؛ لوقا ۲۳:‏۳۶




۲۸آنگاه عیسی آگاه از اینکه همه‌چیز به‌انجام رسیده است، برای آنکه کتب‌مقدّس تحقق یابد، گفت: «تشنه‌ام.»۲۹در آنجا ظرفی بود پر از شراب ترشیده. پس اسفنجی آغشته به شراب بر شاخه‌ای از زوفا گذاشته، پیش دهان او بردند.۳۰چون عیسی شراب را چشید، گفت: «به‌انجام رسید.» سپس سر خم کرد و روح خود را تسلیم نمود.
۳۱آن روز، روز «تهیه» بود، و روز بعد، شَبّات بزرگ. از آنجا که سران یهود نمی‌خواستند اجساد تا روز بعد بر صلیب بماند، از پیلاتُس خواستند تا ساق پاهای آن سه تن را بشکنند و اجسادشان را از صلیب پایین بیاورند.۳۲پس سربازان آمدند و ساق پاهای نخستین شخص و آن دیگر را که با عیسی بر صلیب شده بود، شکستند.۳۳امّا چون به عیسی رسیدند و دیدند مرده است، ساقهای او را نشکستند.۳۴امّا یکی از سربازان نیزه‌ای به پهلوی او فرو برد که در‌دم خون و آب از آن روان شد.۳۵آن که این را دید، شهادت می‌دهد تا شما نیز ایمان آورید. شهادت او راست است و او می‌داند که حقیقت را می‌گوید.۳۶اینها واقع شد تا کتب‌مقدّس به حقیقت پیوندد که: «هیچیک از استخوانهایش شکسته نخواهد شد،»۳۷و نیز بخشی دیگر از کتاب که می‌گوید: «آن را که بر او نیزه زدند، خواهند نگریست.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر