۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه

شهود عیسی






شهود عیسی








۳۱«اگر من خود بر خویشتن شهادت دهم، شهادتم معتبر نیست.۳۲امّا دیگری هست که بر من شهادت می‌دهد و می‌دانم شهادتش دربارۀ من معتبر است.۳۳البته شما کسانی نزد یحیی فرستادید و او بر حقیقت شهادت داد.۳۴نه اینکه من شهادت انسان را بپذیرم، بلکه این سخنان را می‌گویم تا نجات یابید.۳۵او چراغی بود سوزان و فروزان، و شما خواستید دمی در نورش خوش باشید.۳۶امّا من شهادتی استوارتر از شهادت یحیی دارم، زیرا کارهایی که پدر به من سپرده تا به‌کمال رسانم، یعنی همین کارها که می‌کنم، خودْ بر من شهادت می‌دهند که مرا پدر فرستاده است.۳۷و همان پدری که مرا فرستاد، خودْ بر من شهادت می‌دهد. شما هرگز صدای او را نشنیده و روی او را ندیده‌اید۳۸و کلام او در شما ساکن نیست، زیرا به فرستادۀ او ایمان ندارید.۳۹شما کتب‌مقدّس را می‌کاوید، زیرا می‌پندارید به‌واسطۀ آن حیات جاویدان دارید، حال آنکه همین کتابها بر من شهادت می‌دهند.۴۰امّا نمی‌خواهید نزد من آیید تا حیات یابید.
۴۱«جلال از انسانها نمی‌پذیرم،۴۲امّا شما را خوب می‌شناسم که محبت خدا را در دل ندارید.۴۳من به نام پدر خود آمدم، ولی شما مرا نمی‌پذیرید. امّا اگر دیگری به نام خود آید، او را خواهید پذیرفت.۴۴چگونه می‌توانید ایمان آورید در حالی که جلال از یکدیگر می‌پذیرید، امّا در پی جلالی که از خدای یکتا باشد، نیستید؟۴۵مپندارید مَنَم که در حضور پدرْ شما را متهم خواهم کرد؛ متهم‌کنندۀ شما موسی است، همان که به او امید بسته‌اید.۴۶زیرا اگر موسی را تصدیق می‌کردید، مرا نیز تصدیق می‌کردید، چرا‌که او دربارۀ من نوشته است.۴۷امّا اگر نوشته‌های او را باور ندارید، چگونه سخنان مرا خواهید پذیرفت؟»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر